چرا باید کنم اندوه و زاری؟
چو دارم چون تو آرام و قراری
تو بسم الله الرحمن الرحیمی
که شیطان میشود از تو فراری
دلم خورده گره با تار مویت
به دست باد زلفت میسپاری!؟
صفایی بخش، گلزار دلم را
بیا بگشای آن چشم خماری
غم هجرت کشم بر شانه هر روز
به شوقت میکنم شب زنده داری
کویرم، تشنهی دیدار رویت
نمیخواهی تو بر قلبم بباری؟
نگارا! تا به کی از ما نهانی؟
سر پیدا شدن آیا نداری؟
بیا کم کن دگر روی خزان را
به یک گل میشود عالم بهاری
#محمد_رضا_قاسمیان
#قند_پهلوی_صدای_دل
۱۴۰۲/۰۸/۲۹