#حرف_اعضا 🌻🍃
با سلام خدمت اعضای محترم گروه من جز گروه هستم و مشکلات دوستان رو می خونم راه حل تا حالا ندادم ولی شبیه مشکلم رو جایی ندیدم . خانمی هستم 44 ساله شوهر اولم فوت شدن وقتی 22سالم بود یک دختر 7ساله و یک پسر 2ساله بعد از 2سال با آقایی ازدواج کردم که خانم اولش بچه دار نشده بود و برا بچه با من ازدواج کرد البته برا خانم اولش هم یک بچه آورده بود از نوزادی و اون بچه موقع ازدواج با من 3سالش بود این آقا تا شب عقد به من در مورد زن دار بودنش و بچه حرفی نزد و بعد از اومدن مادرش بهش گفته بود که باید بگی زن دارم و بچه و اومد به من گفت ولی دیگه دو ماه از ارتباط من با ایشون گذشته بود و فامیل و دوست همه متوجه حضور آقا بودن من قبول کردم و گفتن اون خانم مشکل عقلی داره کاری به کار من ندارم خونشون هم تو شهر ما نیست
و من دوهفته یک بار میرم و براشون به خاطر اون بچه خرجی میبرم و سر میزنم و میام ومن بعد از 8ماه فهمیدم خونشون در شهر ما هست و بیشتر از اون چیزی که گفته می ره و میاد و به من دروغ می گفت که فلان جا و یا جلسه یا........ من رو ایشون حساس بودم دست خودم نبود و من هم ازاین آقا الان دو تا دختر دارم این آقا با بچه های من خیلی خوب بود بیشتر پیش ما بود و خیلی بچه دوست خدا شاهده که بزرگ کردن دختران همه جوره باهام بود البته من دخترم رو شوهر دادم و پسرم هم ازدواج کرد دوسال پیش
واین آقا هم دختر که برای خانم آورده بودن ازدواج کردن البته بگم شوهرم در تمام این سالها با وجود دوتا دختر که براشون آوردم همچنان اون دختر عزیز و عزیز کرده شوهرم بودن همه جوره تا اون دختر هم ازدواج کردن و همسرم اصلا از اون خونه و خانمشون به من چیزی نمی گفتن تا من اتفاقی که به شهر مادرشون رفته بودم از طریق فامیلشون متوجه شدم . بگذریم برا این دختر همه کاری کردن البته نگفته نمونه برا دختر من هم برا ازدواجشون پدری کردن تا یک مرتبه ورق این آقا عوض شد اصلا نمی دونم چی شد شروع کردن بهانه گرفتن و تهمت زدن به من با کی رابطه داشتی با کی ..... در صورتی که من خانمی هستم مقید به اخلاق و دینم هستم اهل نماز روزه حجاب کامل می توانم بگم حتی بدون آستین چه و جوراب در جمع شوهر خواهرها ی خودم و ایشون حاضر نشدم البته با یک خانم جوان میگن صیغه شده نمی دونم و من باردارم شدم ولی ازبس حرص و جوش خوردم سقط شد و در زایشگاه من رو بستری کرد و با خانم صیغهای رفت کربلا نگم چه به سرم اومد از 7روز که نبود امضا بده برم برای کورتاژ و من بعد از مرخصی شدن رفتم در خونه زن اولش فکر کردم با اون رفته ومن بعد از18 سال با خانم اولش روبه رو شدم و تقریبا 9ساعتی پیش خانمش بودم به تلفن آقا مون با موبایل خانمش زنگ زدم و بهش گفتم باهاش حرف بزن توی همه این سالها بهم دروغ گفته بود دیدم چه عاشقانه با هاش حرف میزنه زندگیش رو مرتب کرده بود و دو سال پیش دختر اون خانم تو دوران عقد بود گفت همسرم بهش گفته بود بیا ولی به خاطر دامادش که همسرم کارش رو در شهر جنوبی درست کرده بوده و در شرکت نفت مشغول هست نرفته بگذریم که خیلی از حقایق و نگفته ها ی. همسرم برام رو شد حالا من رو ترک کرده همش چسبیده به زن اولش البته رابطه زناشویی اون خانم گفت که 5ساله با شوهرم نداره ولی شوهرم می گفت 18ساله که با تو بودم باهاش رابطه ندارم البته بگم شوهرم در این 13سال هم که من همسرش نبودم 4تا،5تا صیغه کرده بوده و همسرم بسیار گرم مزاج هستن می توانم بگم توی این 18سال من 5بار سقط داشتم حالا مدعی هست تو به من محل نمی گذاشتی با کسی رابطه داشتی شکایت دادگاه کرده ولی به هیچ نتیجه ای نرسیده تا ماه رمضون به خدا قسم روزه بودم و دختر 10سالم هم روزه بودن اومدن از امنیت اخلاقی گوشی های تلفنم که ی گوشی قدیمی سامسونگ که نت بوده و خراب ازم گرفتن که من پیج مبتذل دارم گفتم اشکالی ندارد....
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽