|⇦•از کوهِ غصه هام.... روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری•ೋ ❁•༻༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁•༻↷◈↶༺❁ از کوهِ غصه هام، میخوام بگم یه کم اگه الان نگم، پس کی باید بگم؟ زخماتو میبینم، درداتو میدونم میخوام ببوسمت، ولی نمی تونم دلم میخواست بشینم، بازم رو دامن تو دستامو بندازم باز، به دورِ گردن تو اما دیدم نمیشه، توکه بدن نداری این تويي که باید سر، رو دامنم بذاری حسین غریب مادر... زخمایِ گوشم از، آتیش خیمه هاست از حرمله بپرس، گوشواره هام کجاست سوخته تو خیمه ها، گُلای چادرم تو شام بجای شام، هی سیلی میخورم یه جوری زد رقیه ات، چشاش سیاهی میرفت راه و شبیه زهرا، هی اشتباهي میرفت دندوناتو شکستن، چشامو بستم اینقد نکش خجالت، منم مثه تو هستم بابا بابا! بابایی... *بذار از زبون خودش روضه بخونم: همچین که روپوش رو از طبق کنارزد، یه چند لحظه با تعجبی اين بچه نگاه ميكنه، بو، بویِ بابامه، اما چرا صورتش سوخته شده؟ چرا اینقدر صورت متلاشی شده؟ فقط چند تا سوال کرده ، صدازد" يا أبَتاهُ! مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟"كي منو به این بچگی یتیم کرد؟...هی نگاه کرد این رگ ها چقدر نامرتب شده" مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ؟" اما یه سوال دیگه هم کرد: گفت " يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياء"ای کاش من قبل از اینکه تو رو اینطوري ببینم چشام کور میشد، من بابای خوشکلم رو با این وضع نمی دیدم...خدايا! روزيمون كن از اون حسين گفتن هاي رقيه كه نفس هاي آخرش هي مي گفت:" اَبَتاه!حسين!...." بلند ناله بزن بگو: يا حسين!.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net