🔸[ اندر احوالات سفر عشق ]🔸 👈این قسمت: لحظه دیدار💔 و بلاخره رسیدیم به سرمنزل مقصود ... داشتیم همینجوری زیر لب غر می‌زدیم که چرا نمیرسیم؟ نکنه راهو گم کردیم؟؟ از کی تا حالاست از هرکس می‌پرسیم میگه:«مستقیم حرم!» بین همین غر زدنا یهو چشممون افتاد به حرم... وااای انگار قلبم از حرکت ایستاد! اصلا همه چی یادم رفت... انگار نه انگار همین الان داشتم غر میزدم انگار نه انگار خسته بودم! اصلا دیگه نه کوله پشتی سنگین بود! نه هوا گرم بود و نه پاهام درد میکرد! همه چی تموم شد! و فقط من بودم و گنبدی که عجیب خودنمایی می‌کرد♥️ السلام علیک یا ابوالفضل العباس🤚 ________ پ.ن: رفقا لحظه‌ی شیرینیه و تک تکتون تو این لحظات کنارمون هستین... ____ ✨به جمع دخترونه بناتی ها بپیوندید✨ ‏@banatozeynab •┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•