یه نفر امروز روزه بوده... خوش به حال اونهایی که رفتن اعتکاف... روزه گرفتن .... اعمال انجام دادن.... ماه رجب هم به نیمه رسید عمرمون هم به سرعت باد در حالِ گذره..... امروز مادرم منزل ما بود... دستی به سرم کشید و با غصه گفت فاطمه موهات داره سفید میشه.... گفتم مامان جان عمره دیگه... منم سنی ازم گذشته .. قرار نیست همیشه جوون بمونیم که😊 اما تلنگری شد برای خودم.... تا حالا که جز بارِ سنگینِ گناه توشه دیگه ای بر نداشتیم.... کاش زین پس کاری کنیم برای خدا.... خدایا دستمان خالیست و عمرمان کوتاه رحمی کن و عاقبت بخیر از این دنیا ببرمان..... عاقبت به شهادت ان شاالله هر چند ابدا لایق نيستم...