بانوان نمونه
زهرا سید روحانی همسر آیت الله شاه آبادی همراه سختیها 💢ایـن قسـمت از کتـاب حدیـث نصـر خاطـرات فقیـ
زهرا سید روحانی همسر آیت الله شاه آبادی بـه یـاد دارم شـب شـنبه اى در نجـف، در اتـاق بیرونـى بـراى درس فـردا مشـغول مطالعـه بـودم. همسـرم خواسـت شـام بیـاورد. ناگهـان درب خانـه بـه صـدا در آمـد و آسـید محمـد امـام زاده شوشـتری آمـد. بـه عیـال نـدا دادم کـه بـرای دو نفـر شـام آمـاده کـن. چند دقیقه ای نگذشـته بود که آشـیخ محمدرضاجعفـرى وارد شـد. گفتـم: بـرای 3 نفـر. چنـد لحظـه بعـد شـیخ حسـن اسلامی وارد شـد. گفتـم: بـرای 4 نفـر. همسـرم مـرا صـدا کـرد و گفـت: فقط یك بشـقاب لوبیـا پلـو هسـت کـه از ظهر براى شـامتان نگه داشـته ام! به ایشـان گفتـم: نگران نباشـید. چیز دیگری در خانه داریم؟« گفت: یک كاسـه ماسـت و دو تا خیار. گفتـم: همانهـا را بدهیـد تـا بـا آنهـا آبدوغ خیـار درسـت كنیـم« ایشـان گفـت: نـان نداریـم. گفتـم: نـان خشـكهایی كـه بـراى ننـه گاوى کنـار گذاشـتید، خـرد کنیـد و داخلـش بریزیـد. آنجـا زنـی بـود کـه گاو داشـت و به همیـن دلیل بچهها بـه او ننـه گاوى می گفتنـد. او روزهـا بـرای مـا شـیر مـیآورد و اگـر در خانـه نـان خشـك و پوسـت هندوانـه و امثـال آن بـود، بـراى خـوراك گاوش بـه او میدادیم. سـفره شـام را پهـن كردیـم و بـا رفقـا مشـغول خوردن شـام شـدیم. در همین حال یک مرتبه فرزندم آقا محمدعلى _ كه سـه سـاله بود _ آمد و گفت: بابا! فردا به ننـه گاوى چـى بدیـم!رفقـا وقتـی ایـن را شـنیدند، خندیدند.... ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄