ابراهیم در همه حال به دیگران کمک میکرد آنروز ابراهیم هادی را دیدم که در کوچه راه میرفت؛مرتب به آسمان نگاه میکرد و سرش را پایین می انداخت،رفتم جلو و پرسیدم: چیزی شده؟ اول جواب نداد اما با اصرار من گفت: هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگانِ خدا به ما مراجعه میکرد و هر طور شده مشکلش را حل میکردیم اما امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده! میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد..✨ ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1