🔴 گمانه‌زنی‌های انتخاباتی ۱۴۰۰ در جبهه انقلاب (قسمت اول) 🔻پس از پیروزی قاطع اصولگرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی، تحرکات گزینه‌های احتمالی ریاست جمهوری جریان اصولگرایان بیشتر خواهد شد. 🔸عده‌ای از گزینه‌های جریان انقلابی در حال تدوین برنامه‌های تحوّلی و گفتگوی با موثرین سیاسی، صاحبنظران اقتصادی و پژوهشکده‌های علمی و حکمرانی جهت بررسی و تحلیل آرا و تنظیم سیاستهای احتمالی خود هستند و تعدادی نیز فارغ از تکاپوهای سیاسی، بیشتر تمرکز خود را بر حوزه‌های تحت مدیریت فعلی خود کرده‌اند. 🔸مهمترین گزینه احتمالی جریان انقلاب، «آیت‌الله رئیسی» می‌باشد. مردمی‌سازیِ مناسبات قوه قضائیه، مبارزه عینی، شفاف و بدون حاشیه با مفسدین اقتصادی و ارتباط مستقیم با لایه‌های مردم و همچنین ارتباطات بدون درگیری با سایر قوا و نهادها باعث ایجاد نوعی مدیریت انقلابی و مورد توجه شده است به گونه‌ای که ورود ایشان به معنای عدم حضور هیچ جریان یا فردی از جریان اصولگرا و انقلابی در عرصه انتخابات خواهد بود. حال اینکه در جریان اصلاح‌طلب, فرد یا جریان خاصی قابلیت رقابت با این سبک از مدیریت انقلابی را داشته باشد مجال دیگری می‌طلبد. 🔸گزینه مطرح و شناخته شده دیگری که به گمان تحلیلگران سیاسی قابلیت و تمایل ورود به عرصه انتخابات را دارد «دکتر محمدباقر قالیباف» است. این تمایل البته با نقدهایی همراه خواهد بود که البته در بدو ورود ایشان به بهارستان عیان شد, تا جایی که بسیاری از نمایندگان مجلس شرط حمایت از ایشان را تعهد شفاف ایشان دال بر عدم حضور وی در انتخابات ۱۴۰۰ دانستند. گویا قالیباف در محافل خصوصی این تعهد را پذیرفته است هرچند هیچگاه بصورت رسمی و رسانه‌ای این تعهد مطرح نشده است. قالیباف انتخابات تهران را اول شده است, لیکن اختلاف آراء وی با ادوار قبل ‌حداد عادل حدود دویست هزار نفر بوده است که آین آرا البته محصول وحدت جریانات مختلف از جمله پایداری با ایشان بوده است و طبیعتاً اگر این وحدت محقق نمیشد میزان آرای ایشان کمتر از یک میلیون می‌بود و این زنگ خطر جدی برای وی خواهد بود. طبیعتاً اگر قالیباف بتواند به خوبی مجلس کارامد، انقلابی، پیشرو ، قدرتمند و نظارت‌گر را تبلور کند می‌تواند گرایش‌های مختلف اجتماعی و سیاسی و حتی گفتمانی را به سمت خود سوق دهد. نکته دیگر اختلافات عمیق درون جریانی و برون جریانی و حتی تودگانی مردم با قالیباف است به گونه‌ای که میزان انتظار برخی جریانات اصولگراییِ ناظر به قالیباف از نقد به چالش رسیده است و این مسأله، کار را برای وی بسیار پیچیده خواهد کرد. 🔸«مهندس فتاح» گزینه سوم و شاخصی است که بنظر می‌رسد سودای ریاست جمهوری داشته باشد. مدیریت پاک و کم‌حاشیه، شخصیت غیر سیاسی و مدیریت در حوزه‌های امدادی و حمایتی از ایشان چهرهٔ قابل احترام و مورد اقبال نشان داده است. فتاح خط‌قرمز کمتر جریانی از اصولگرایان است. البته نوع کارهای رسانه‌ای وی و افراط در گزارش عملکرد و مصاحبه‌های تند و تلخش, نوعی تلخی در ذهن را متبادر می‌کند که این سوالات نیاز به دقت‌نظر و بررسی بیشتری خواهد داشت. مواجهه نسبتاً دوستانه با طیف‌هایی از اصلاح‌طلبان نیز سوالاتی را برای برخی از اصولگرایان و مخصوصاً جوان‌ترهای انقلابی ایجاد کرده است. 🔸«دکتر مهرداد بذرپاش» تشکیلاتی‌ترین و جوانترین گزینه اصولگرایان است. او نه محبوب پایداری است و نه محبوب ائتلافیون؛ لیکن به همان میزان هم منفور هیچ کدام از این دو جریان نیست و جالب‌تر آنکه در شورای مرکزی هر دو طیف، نزدیکان جوان بسیاری دارد. ‌ قدرت مناظره‌گریِ وی حتما برگ برنده و تیغ تیز وی خواهد بود. تیم سازی قوی در حوزه‌های رسانه‌ای، محتوایی و تشکیلاتی و انرژی جوانی در آستانه گام دوم و ورود به چهل سالگی، همیّت وی را جهت حضور در انتخابات بیشتر خواد کرد. البته چگونگی کارکرد او در شرکت‌های خودرویی و اختلاف برخی از بدنه و افسران انقلابی با ایشان می‌تواند پاشنه آشیل وی قلمداد شود. 🔸«مهندس عزت‌الله ضرغامی» نیز گزینه دیگریست که اراده کرده است نشان دهد بدون ستاد و تشکیلات و صرفاً بر اساس صرف صبحانه و بر ابتنای استفاده بهینه از صفحات و عالم مجازی و خاصه توئیت و بدون صرف هزینه‌های ستادی و تشکیلاتی می‌توان رئیس جمهور شد. ضرغامی از جمله فرهنگ شناسان و رسانه شناسان اصولگراست که طبقه متوسط را بهتر از دیگران تحلیل می‌کند و البته نمیداند که رئیس جمهوریِ یک کشور نیاز به برنامه، گفتمان و تشکیلات دارد. 🔻 @basirat283