. 🔸پیاز تند🔸 🔷 با یکی از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بودیم، او به پیاز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. کودکی که در آنجا بود مقداری از آن پیاز را در دهان گذاشت، اشکش سرازیر شد و زبانش سوخت و آن را رها کرد. دوستم خندید، خنده‌ای پربار و پر از برداشت؛ که عده‌ای به خاطر جهتی از چیزهایی می‌گذرند اما عده دیگر، همان چیز را به همان خاطر می‌خواهند. آن تیزی و تندی که کودک را فراری کرده، مرا به سوی خود کشانده است. و سپس ادامه داد: در برابر سختی‌ها و ناراحتی‌ها عده‌ای به همان خاطر که ما فرار می‌کنیم به استقبال می‌روند و از سختی‌ها بهره می‌گیرند. همان دردها و فشارها که ما را از پای در می آورد، همان‌ها به عنوان پا، عامل حرکت و پیشرفت و ورزیدگی عده‌ای می‌شود... 🔷 هر تصادف و هر صحنه‏اى پيامى دارد و حرفى دارد و مغزى و تو نمى‏توانى از اين پيام و از اين حرف و از اين مغز به زودى بگذرى بلكه آن را زير و رو مى‏كنى و در آن تدبر مى‏كنى و آن را ارزيابى مى‏نمايى. و اين ارزيابى‏هاى وسيع و مرتب به سازمان فكرى وسيعى منتهى مى‏شود و در درون تو چشمه‏هايى را مى‏كارد. ✍ | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۱۰۹ الی ۱۱۱ 📝 1⃣1⃣ 💡 7⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat