رمان انلاین 📿 ته لیوان آب هویج بستنی رو که سرکشیدم گفتم : _خب حالا کِی من پشت فرمون بشینم ؟ سرش چرخید سمتم .ترس توی نگاهش موج گرفت که باعث شد نقطه ضعفش دستم بیاد: _آهان ... پس جا زدی ؟ قرار شد من پشت فرمونش بشینم . -آخه این ماشین مهندسه . -مهندس کیه ؟ -مدیر شرکتمون ... مرد خوبیه و خیلی به من لطف داره ، یه امروز ماشینش رو ازش امانت گرفتم . لیوان آب هویجم رو گذاشتم توی جا لیوانی کنسول و گفتم : _ببین ، نشد دیگه ... شرطمون این نبود. نفس بلندی کشید و سکوت کرد که ادامه دادم : _خب تو سعیتو کردی ولی خب ، من تا خودم پشت فرمون نشینم که شرط دوم عملی نمی شه . ظرف خالی بستنی اش رو سمتم گرفت و گفت : _به یه شرط. شوقم پر و بال گرفت : _چی ؟ -آروم میری ، به دستوراتم گوش میکنی ... فقطِ فقط هم تا سر همین خیابان. -باشه . پیاده شد . پیاده شدم .ظرف خالی بستنی که نمی دونم اصلا چرا به دست من داده بود رو توی جوی آب انداختم و نشستم پشت فرمون . حسام هم روی صندلی من نشست و درهای ماشین همزمان باهم بسته شد . -خب ببین ، اصلا لازم نیست استرس داشته باشی ... -ندارم. -پدال راستی گازه ، پدال چپی ترمز ، دنده اتوماته ، پس فقط آروم گاز بده ، ترسیدی هم پاتو روی پدال چپ بذار . -باشه . سر پنجه ی پام رو روی پدال گاز فشردم و ماشین باسرعت کمی به جلو حرکت کرد که جیغ پر هیجانی زدم : _وااای ... ببین من دارم رانندگی میکنم ! -الهه حواست به خودت باشه ... جلوتو نگاه کن ...همینجوری خوبه . یه کم بیا کنار ... فرمونو آروم بچرخون ، یه کم ... یه کوچولو ... خوبه ... همینه ... برو . خوب می رفتم ، آروم و با احتیاط تا اینکه یه جوون مزاحم با یه پراید قراضه نمیدونم از کجا پیداش شد و سمت من اومد: _آی خانوم خوشگله ، ماشینه یا لاک پشت ؟ بلد نیستی یادت بدم جوونم . حسام سرشو جلو کشید و از سمت پنجره ی من فریاد زد: _گمشو عوضی . -خب بابا جوش نیار ... فکرکردم ،خانم خوشگله تنهاست . حسام خواست چیزی بگه که گفتم : _حسام بشین سرجات . حسام فکر کرد من خونسردم و اهل جواب دادن نیستم . نشست سرجاش که سر کج کردم و بلند گفتم : _تو بهتره هوای لگن خودتو داشته باشی .... -الهه ...الهه جلوتو نگاه کن. سرم چرخید سمت جلو ، صدای تمسخر مرد جوان هنوز بلند بود: -برو جوجه کوچولو. عصبی از کنایه اش بی اختیار باز سرم برگشت سمت مردک مزاحم: _جوجه تویی با اون پراید قراضه ات . فریاد حسام هولم کرد: _الهه است نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏 🌸🌼🌸🌼🌸 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝