سر زلف او را گرفته به دستی که دیگر ببرّد سرِ نیمه جانش . آمد و دست بر زلف او را به تیغی قلم کرد و دیگر ... توانش... "ثوابش به روح بلند تو !" سم اسب و یک طفل؟! آه استخوانش