#داستان_شب
#پسا_کرونا
#قسمت 4⃣1⃣
خانواده سین محور عمه سارا رو خیلی دوست دارم، خودش سارا همسرش سعید و بچه هاشون سیما ، سینا ، سیاوش و البته یه محمد کوچولو😍
محمد رو عمه در 42 سالگی و بعد از اعلام وضعیت بحرانی جمعیت به دنیا آورد، و اسم قشنگش هم نذر سلامتیش بود.
یکی از شوخی های رایج با عمه این بود که بهش میگفتن خدا رو شکر همه به اندازه تو ولایتمدار نیستن و گرنه با بحران افزایش بی رویه جمعیت رو به رو می شدیم.😁
خونه عمه سارا خونه دوم ما بود مخصوصا بعد از شهادت پدر چون ماه های آخر رو اینجا توی همین خونه سپری کردیم کنار هم خندیدیم ، گریه کردیم ، دست در دست هم چشمامون از امید برق زد و از ناامیدی کبود شد...
عمه میگفت عکس حسین رو نمیتونم ببینم برای همین همون روزهای اول شهادت بابا یه چراغ لاله سبز رنگ خرید و گذاشت لب طاقچه، به یادش و به نامش...
✔️لطفا با لینک منتشر بفرمایید🙏
نویسنده:
#دختر_کویر
@behesht_e_khane