به نام خدا
میبینمت که بر تپههای سوخته، ثانیههای مصیبت را تاب میآوری و از خیمههای عطشان، شعله می تکانی
میبینمت، سرفراز و نستوه. آغوشت، خونآلود حنجری بریده است و دلت، تکه تکه حادثه گودال.
تو همانی که بیهراس از ارتفاع شمشیرها، حقانیت عشق را به تفسیر نشستی و خواب راحت را از چشمان بی عدالت کفر، ربودی.
تو زینبی، او که روح اسطورهای اش، عصیان بادها را به سخره میگیرد.
ریگزاران تشنه میشناسندت، وقتی که مرهم بالهای زخمی پروانهها میشوی. دستان جهان، افول زنجیرهایش را مدیون تو است.
و من در زمانه منتقم خون حسین زنده ام و برای ظهور منتقم خون امام حسین (ع) لحظه شماری می کنم
✍️ پانیذ پوراسماعیل
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
#مسابقه_دلنوشته_محرمی
قرارگاه علمی طرح
شهید بهنام محمدی استان ایلام
🆔
@behnam_ilam