—◇— 🍃🌺🌸🌹🌸🌺🍃—◇—
#کلام_امیر
#نهج_البلاغه
🌷 مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ، لَيِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا؛ يَهْوِي إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ يَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ.
📝شرح و تفسير
✍امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود تشبيه ديگرى براى دنياى فريبنده بيان کرده و به همگان هشدار داده است، مى فرمايد: «دنيا مانند مار (خوش و خط و خال) است که به هنگام لمس کردن نرم به نظر مى رسد در حالى که سم کشنده در درون آن است (به همين دليل) مغرورِ نادان به سوى آن مى رود و خردمند عاقل از آن حذر مى کند»
🌼طبيعت دنيا داراى اين دو ويژگى ظاهرى فريبنده و باطنى خطرناک است; کاخ ها، زر و زيورها، لباس ها، غذاهاى رنگارنگ و عيش و نوش ها مظاهر جذاب دنياست; ولى در درون، غفلت، بى خبرى از خدا آلوده شدن به انواع گناهان را براى به دست آوردن يا حفظ آن با خود دارد. روى اين جهت امام(عليه السلام)در عبارات مختلفش با ذکر مثال هاى متعدد تناقض اين ظاهر و باطن را آشکار ساخته و هشدار داده است.
در ذيل نامه 68 که امام(عليه السلام) پيش از دوران خلافت ظاهرى اش به سلمان فارسى (قدس سره) نگاشته، همين مثل را با کمى تفاوت بيان فرموده است.
🌸ما تشبيهاتى براى دنيا از آيات قرآن و روايات اسلامى جمع آورى کرديم که به هجده تشبيه بالغ مى شد و نشان داديم که چگونه خداى متعال در قرآن و سپس پيشوايان معصوم در احاديث خود براى بيدار کردن غافلانِ بى خبر، از مثال هاى حسى مختلف بهره گرفته اند. تعدد و تکثر اين امثله به خوبى نشان مى دهد که تا چه اندازه اين مسئله داراى اهميت است.
در مثال مورد نظر تضاد ظاهر و باطن دنيا با تمثيل به مار نشان داده شده که به هنگام لمس آن بسيار نرم و ملايم به نظر مى رسد و انسانِ بى خبر از لمس آن لذت مى برد در حالى که اگر يک لحظه غافل شود سم «ناقع» (سم قاتل و جان گدازى) که در درون اين حيوان خطرناک است از طريق نيش آن به بدن انسان منتقل مى شود. سوزش فوق العاده توأم با پيچ و تاب تا آنجا که مار گزيده به صورت يک مثل در بيتابى درآمده است و سپس از کار افتادن تدريجى دستگاه هاى اصلى بدن و شتاب به سوى مرگ.
❗️تعبير به «غِرِّ جاهل» (غِر به معناى انسان خام بى تجربه که زود فريب مى خورد) اشاره به انسان هاى نادان و نا آگاهى است که تنها چشم به ظواهر فريبنده دنيا مى دوزند و از آنچه در باطن دارد و تاريخ پيشينيان آن را به خوبى مجسم ساخته بى خبر مى مانند; ولى عاقلان باتجربه و آگاه که سرنوشت دنياپرستان را در آيينه تاريخ مشاهده کرده اند خود را از آن برحذر مى دارند.
به همين دليل حب دنيا (دنياپرستى) سرچشمه تمام گناهان شمرده شده است. افراد دنياپرست چنان اسير آن مى شوند که نه خدا را بنده اند و نه فرمان عقل را مى برند، نه حق الناس مى شناسند و نه وجدان بيدار و آگاهى دارند و گاه با صراحت مى گويند: براى رسيدن به اهداف دنيوى هر کار براى ما مجاز است.
📂در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «أُتْرکُوا الدُّنْيا لاِهْلِها فَإنَّهُ مَنْ أخَذَ مِنْها فَوْقَ ما يَکْفيهِ أخَذَ مِنْ حَتْفِهِ وَهُوَ لا يَشْعُرُ; دنيا را به اهل آن واگذاريد، زيرا کسى که بيش از نياز خود از آن برگيرد در واقع مرگ خود را از آنجا که نمى داند تسريع کرده است».(1)
در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «ما أحَدٌ مِنَ الاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ إلاّ وَ هُوَ يَتَمَنّى يَوْمَ الْقِيامَةِ إنَّهُ لَمْ يُعْطَ مِنَ الدُّنْيا إلاّ قُوتاً: هيچ کس از اولين و آخرين نيست مگر اين که روز قيامت آرزو مى کند که اى کاش جز به اندازه نياز از دنيا به او داده نشده بود».(2)
بى شک تمام آنچه گفته شد درباره دنياى دنياپرستانى است که هدفى جز لذت و عيش و نوش ندارند و دنيا براى آنها غاية الآمال است; ولى هرگاه از امکانات دنيا براى وصول به سعادت اخروى استفاده شود، دنياى ممدوح و محبوب و به تعبير روايت امام سجاد(عليه السلام) «دنياى بلاغ» (دنيايى که انسان را به هدف مى رساند) محسوب مى شود.
⭕️در حديثى مى خوانيم: شخصى خدمت امام صادق(عليه السلام) عرض کرد: به خدا ما دنيا را دوست داريم و علاقه منديم به ما داده شود. امام(عليه السلام) به او فرمود: دنيا را دوست دارى؟ مى خواهى با آن چه کنى؟ عرض کرد: زندگى خودم و خانواده ام را تأمين کنم، با آن صله رحم به جا آورم، در راه خدا صدقه دهم و حج و عمره به جا آورم.
امام(عليه السلام) فرمود: «لَيْسَ هذا طَلَبُ الدُّنْيا هذا طَلَبُ الاْخِرَةِ; اين طلب دنيا نيست بلکه طلب آخرت است».(3)
(1). کنز العمال، ح 6058.
(2). بحارالانوار، ج 74، ص 54.
(3). کافى، ج 5، ص 72، ح 10.
—◇—🍃🌺🌸🌹🌸🌺🍃 —◇—
@beytonoor