🔰 وظيفه، بصيرت و امام 🔻حيراني و سردرگمي آدمي در دنياي پرآشوب امروز که مي‌توان آن را عصر هژموني رسانه‌ها ناميد، گويا به وصفي جدايي ناپذير از خصوصيت دنياي مدرن امروز بدل گرديده است که راهي براي گريز از آن وجود ندارد. در اين سيطره غفلت، يافتن راه و سخن گفتن از "وظيفه" کلام فراموش شده‌اي است که کمتر طرفدار دارد و آدميان ترجيح مي‌دهند غافلانه از آن بگذرند و آرامش گلخانه‌اي خود را با توجه به آن بر هم نريزند. اما وظيفه‌شناسي در سبک زندگي اسلامي و انقلابي، به مثابه دال کليدي، معنابخش و آغازگر تمامي رفتارهاست و گزينه‌اي رهايي‌بخش که آرامشت را بر هم مي‌ريزد تا تو را به آرامشي متعالي و حقيقي برساند. 🔻براي شناخت و يافتن وظيفه علم و تقوا دو شرط اساسي است، اما با پيچيده شدن اوضاع زمانه امکان تشخيص وظيفه دشوارتر شده، به نحوي که تکيه بر اين دو ناکافي مي‌نماياند. اينجاست که کليد واژه‌ "بصيرت" به عنوان رمز شناخت وظيفه مطرح مي‌گردد که بدون آن ترسيم مرزهاي وظيفه ممکن نخواهد بود. حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در اين باره مي‌فرمايد: 🔻«آنچه مهم است اين است که (انسان) وظيفه‌ي خودش را در هر برهه‌اي از زمان تشخيص بدهد. اگر وظيفه تشخيص داده نشد، علم و تقوا و مانند اينها به درد نميخورد؛ يعني بجا مصرف نميشود. اگر علم داشته باشيم، تقوا هم داشته باشيم،حتّي شجاعت هم داشته باشيم، امّا: ندانيم وظيفه چيست، ندانيم موقعيت کدام است، ندانيم امروز مطالبه‌ي خداي متعال و مطالبه‌ي دين از ما در عرصه‌ي اجتماع چيست، آن علم و تقوا و شجاعت و بقيه‌ي خصوصيات مثبت اثر خودش را نمي‌بخشد؛ و کارکرد لازم را نخواهد داشت. اين کلمه‌ي «بصيرت» که ما دائم تکرار ميکنيم، معنايش اين است. يکي از مصاديق مهم بصيرت همين است که انسان بداند امروز چه نيازي در جامعه وجود دارد.»(16/6/95) 🔻بصيرت اما خود مفهومي متعالي و وصفي از کمال عقلاني و نفساني است که دستيابي به آن داراي مقدمات و پيچيدگي‌هايي است. سوال اصلي آن است که بصيرت از چه طريقي حاصل مي‌شود؟ با کدام معيار و شاخصي مي‌توان صاحب بصيرت را از غير آن تشخيص داد؟ 🔻آنچه در اين ميان محل توجه اين نوشتار است آن است که بصيرت با شناخت امام و تبعيت از آن ممکن خواهد بود. الگوي امت – امامت الگوي ممتاز تفکر شيعي است که راز رسيدن به سعادت و تامين حيات طيبه اخروي و دنيوي در گرو شکل گيري آن است. در اين الگوي عنصر بصيرت بخش امت، امام است. امام است که اولويت‌ها و فوريت‌هاي جامعه را رصد و تعيين مي‌کند. امام است که با شناخت کامل از آرايش اردوگاه جبهه حق و باطل مي‌تواند وظايف مومنان را در زمانه خود آشکار سازد و از افتادن در دايره سردرگمي و تشويش ممانعت کند. امام با شناخت بضاعت‌ها و استعدادها و توانمندي‌ها، سنگيني وظايف را تقسيم مي‌کند. امام است که با تشويق‌ها و لطفت‌ها و مرحمت‌هايش، شور و ايمان و معنويت را در قلب‌ها تزريق مي‌کند و جوانان و مومنان را مهياي حضور در ميدان عمل به تکليف و وظيفه مي‌گرداند. به واقع امام روح و گوهر و موتور حرکت در مسير کمال جامعه اسلامي است. 🔻نگاهي گذرا به طول تاريخ هزار و چهارصد ساله تشيع مويد اين حقيقت است که شيعيان آنگاه که با تمام توان چشم بر لبان مطهر امام(ع) دوخته‌اند، توانسته‌اند از بحران‌ها و سردرگمي‌ها به سلامت بيرون آيند و آنگاه که در ملازمت و تبعيت کاهلي کردند، دچار انحراف و گمراهي شدند و اين تفسير اين کلام معصوم (ع) است که: «المتقدم لهم مارق، و المتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق» 🔻در معرکه جاودانه کربلا نيز آنچه تجلي مي‌يابد شناخت و انجام وظيفه با محوريت امام است. همه اصحاب عاشورايي بزرگمرداني هستند که اوج بصيرت را در پرتو امام شناسي يافته اند و همه آنهايي که در اردوگاه غير جمع آمده اند در شناخت امام حق و کسب بصيرت در پيروي و اطاعت از او به انحراف رفته اند. 🔻امروز و در زمانه ما که پيچيدگي‌هاي سياست و در هم آميخته شدن مرزهاي جبهه حق و باطل بيش از گذشته شده و دشمنان حقيقت و عدالت اعم از استکبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل، افکارعمومي جهانيان را متکي بر سلطه رسانه‌هاي فراگير مديريت کرده و حتي اسلام‌هاي دروغين از الگوي سکولار و ليبرال تا الگوي تکفيري و داعشي را براي جامعه ما ترويج مي‌کنند، ضرورت رجوع به امام و رهبري جامعه بيش از پيش ضرورت مي‌يابد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj