📙
برشی از یک کتاب
✅
حیاء در انسان
🔹 یكی از چیزهائی كه در زندگی انسان حضور دارد و در زندگی حیوان وجود ندارد،
«حیاء» است. انسان در مواردی شرمگین و خجل میگردد. نكته مهمی كه در مورد حیاء هست این كه آیا اساساً حیاء یك پدیده اجتماعی است تا در مصنوعی و غیر مصنوعی بودن آن بحث شود؟ یا یك پدیده صرفاً طبیعی است؟ شاید باعث شگفتی شود كه مگر كسی هم در طبیعی بودن حیاء تشكیك میكند! لیكن واقعیت این است كه حتی بعضیها در
«پدیده اجتماعی غیر مصنوعی» بودن آن، نیز تشكیك كردهاند.
🔸
ویل دورانت (كه به حق باید او را نماینده و سخنگوی رهآورد علوم انسانی غربی دانست) در مقدمه تاریخ تمدن میگوید: «در دستگاه ازدواج به وسیله خریداری همسر، زن خود را اخلاقاً موظف میداند كه از هر رابطه جنسی كه از آن به شوهر وی نفعی نمیرسد، خودداری كند. و از همین جا احساس حجب و حیاء در وی پیدا میشود».
🔹 بنابراین حیاء نه تنها یك پدیده اجتماعی است بل یك پدیدهكاملاً اقتصادی میباشد. وقتی سخن به اینجا میرسد بجاست كه هر محققی هر گونه كار علمی را رها كند و تنها همین طرز تفكر را موضوع تحقیق قرار دهد و به اصطلاح علمی این نظریه ویل دورانت را كه به عنوان یك
«شناخت» ابراز میشود، موضوع جامعه شناسی شناخت قرار دهد و به بررسی آن بپردازد و دریابد كه كدام شرایط محیطی و اجتماعی زمینه چنین طرز تفكری را ایجاد كرده است؟ یك تفسیر صددرصد مادی و اقتصادی از انسان آنهم در این سطح از
«كمیت گرائی» در مورد حیوان غیر منصفانه است تا چه رسد به انسان. بیتردید تبیین انسان با این نگرش در تعریف
«انسان فقط حیوان برتر است» نیز نمیگنجد.
🔸 این اظهار نظرها در حالی است كه میبینیم
حیا در همه جا و در هر زمان و در هر شرایط با انسان هست. حتی آن یكی دو قبیله استرالیائی و آن یك قبیله آفریقائی كه لباس هم نمیپوشند، در موارد دیگر شرمگین میشوند. مثلاً اگر اشتباهی میكنند یا یك عمل پستی از آنها سر میزند دچار شدیدترین حیاء و شرم میگردند.
🔹 در بیان ویل دورانت آنچه موضوع بحث است اخصترین حیا و عالیترین مصداق آن یعنی
«حیاء اضافی زن» مورد بحث است. جنس زن در مقایسه با جنس مرد یك حیای اضافی دارد كه مرد فاقد آن است. امروزه در جامعههائی مانند سوئد و دانمارك زنان مالك همه چیز هستند و تقریباً روند
«مادر سالاری» بر آنها مسلط شده است، در اكثریت خانوادهها پدر یك چیز
«موقتی» و قابل تعویض است و بطور مرتب عوض میشود و بارزترین نمونه عدم سلطه مرد بر زن، محقق شده است.
زن نه تنها كالا نیست بل مرد را مانند یك كالا میتواند تعویض كند. شوهری را از خانه بیرون كرده و شوهر دیگری را بیاورد. مرد به عنوان كالای لازم برای زندگی زن در آمده است. با اینهمه زنان سوئدی و دانماركی همان حیای اضافی را دارند. زودتر از مردها شرمگین میشوند، در مقابل برخوردهای حیاء انگیز زودتر از مردان، میشكنند و مقاومت آنها در این حال خیلی ضعیفتر از مرد است.
🔸در بیان ویل دورانت شرمگینی اضافی زن با شرمگینی یك
امانتدار همسنخ معرفی شده است كه در دوران قبل از ازدواج كالای پدر است و در دوران پس از ازدواج ملك شوهر است. پس باید از این امانت محافظت نماید، این طرز تفكر موجب شده كه زن شرمگین و با حیاء گردد.
🔹 اما این گفتار در حد یك
«تشبیه» یا
«تمثیل» هم نادرست است. زیرا حیاء امانتی، پس از تضییع امانت به امانتدار عارض میشود. ولی
حیاء اضافی زن پیش از آن كه لطمهای به عفتش بخورد، فعال است. مهمتر اینكه حیاء اضافی زن پس از تضییع عفت دیگر كارآئیاش را از دست میدهد. و پس از آن به اصطلاح بیحیاء میشود.
🔸بدیهی است كه حیاء یك امر ذاتی و یك انگیزش نهادی است، خواه حیای مرد و خواه حیاء زن، چیزی كه هست شدت و ضعف نسبی آن است در رفتارهای افراد در مقایسه با همدیگر. و همچنین ممكن است جریان این انگیزش درونی و نهادی در بسترها و محورهای مختلف، تفاوت كند. در یك جامعهای قویترین فعالیت این انگیزش در امور جنسی است در جامعه دیگر حساسیتها به چگونگی اندام فردی است (اگر یك زن سوئیسی بشنود كه او زیبا نیست سخت شرمگین میشود، و یك زن انگلیسی با شنیدن این جمله سخت عصبانی میشود. و در مقابل اگر نسبت كم هوشی به او داده شود شرمگین میگردد) و
در هیچ جامعهای شرم مردان در امور جنسی بیش از زنان نیست و این بسی مهم است. اینك سخن در این است كه حالت طبیعی و سالم و غیر بیمار این انگیزش كدام است. آنچه در كشورهای جهان سوم میگذرد، آنچه در جامعه مادر سالاری سوئد میگذرد و آنچه در دو قبیله استرالیائی و یك قبیله آفریقائی میگذرد. كدام یك صحیح است و كدامیك را باید یك بیماری اجتماعی نامید؟
📖 مطالعه و دانلود
#تبیین_جهان_و_انسان
#برشی_از_یک_کتاب
🌐
https://binesheno.com
🆔
@binesheno
🆔
بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی