روایت‌هایی از رواداری و مدارای امام خمینی در حوزه نجف ( ۱۰ ) امام و سخنی از سوی رنج با نگارنده ... من نمیدانم با این جو نجف چه کنم؟ هر قدمی بردارم با مخالفت و کارشکنی عده ای از آخوندهای نجف مواجه میشوم. اگر در برابر حکام بعث برخورد تند و قاطع بکنم فورا سر و صدا راه میاندازند که میخواهد حوزه نجف را بر هم بزند، اگر در برابر بعثی ها سکوت کنم میگویند با آنان ساخت و پاخت کرده است ، اگر با زبان نصیحت و اندرز با بعثی ها برخورد کنم می گویند چطور شد که با شاه آن گونه تند برخورد میکند اما با رژیم عراق رفتاری ملایمت آمیز دارد. حتی اگر کاری کنم که نفع شخصی آقایان را در بر داشته باشد ، دست از مخالفت و کارشکنی علیه من بر نمی‌دارند. نقل است که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وقتی به معراج ، رفت یکباره آتش جهنم خاموش شد و عذاب از اهل جهنم برداشته شد. اهل جهنم سؤال کردند که چه شد عذاب برداشته شد؟ جواب شنیدند که «محمد» از اینجا عبور کرد. اهل جهنم فریاد زدند که در جهنم را بگذارید. ما هرگز نمی خواهیم به خاطر «محمد» عذاب از ما برداشته شود. اکنون بعضی از آخوندها نمی خواهند از طریق من خدمتی به آنان بشود... (نزدیک به این مضامین ) ✍ ادامه دارد سید حمید روحانی ، نهضت امام خمینی ، دفتر دوم ص ۷۰۸ 🆔 @Bonyadtarikh