همسر شهید: این خواب برای سال ۹۴ و قبل از اولین اعزامش به سوریه بوده. دستنوشته‌های آقانوید بیشترش برای سال ۹۴ است. یعنی از چند جهت به آقانوید بشارت شهادت را داده بودند. من نور شهادت را در وجود آقانوید می‌دیدم و وقتی می‌دیدمش، ناخودآگاه اشک‌هایم جاری می‌شد. می‌گفتم: من متوجه می‌شوم که چند وقت دیگر شهید می‌شوی، مدیونی که من را از یاد ببری. تو را به خدا پیش امام حسین علیه السلام که رفتی، من را هم یاد کن.