🔺امشب اگر بخوابم...
🔹مهدی تا از حلال و حرام زندگی کسی مطمئن نمی شد خانه شان نمی رفت. یک شب با اصرار به خانه ای دعوت شدیم که نمی دانستیم اهل حساب و کتاب خمس هستند یا نه؟
🔸وقتی برگشتیم، دیدم مهدی نیست. دیدم در حیاط باز است و او در کوچه متفکرانه قدم می زند.
▪️پرسیدم:«چی شده؟ حالت توب نیست؟».
▫️گفت:«چیزی نیست تو برو بخواب».
⚡️بالاخره با اصرار من گفت که «این غذایی که امشب خوردم روحم را خیلی مشوش کرده، خیلی در عذابم».
▪️گفتم:«بیا تو بهت شربت درست کنم».
▫️گفت:«نه! این حساب و کتابها را نمی شود با شربت شیرین کرد».
▪️اصرار کردم «بیا تو بخواب خوب میشی».
▫️گفت:«امشب اگر بخوابم دیگر بلند نمی شوم».
💢بالاخره بعد از دو ساعت معطلی آوردمش خانه. فکر کردم می خوابد. اما تاصبح نخوابید و تا طلوع آفتاب در سجده بود و دعا می کرد.
#شهید_عبد_المهدی_مغفوری
#سیره_اقتصادی_شهدا
#رعایت_حلال_و_حرام
📚
#کتاب_کوچه_پروانه_ها، صفحه ۴۵-۴۶.
✂️برشها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷
@boreshha🇵🇸
🌍
http://www.boreshha.ir