🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۷۶۶
به قلم
#کهربا(ز_ک)
با اشاره به اتاق به سمتش راه کج کردم.
مامان بالش رو گذاشت کنار دیوار و کمکم کرد تا همونجا دراز بکشم.
بعد هم لبخندی که پشتش پر از استرس بود به صورتم پاشید و حین رفتن گفت.
برم برات یه چی بیارم بخوری .
من که گرسنه نبودم برای همین برای ارامش خیال مامان گفتم یه شربت شیرین برام بیار فک کنم قندم افتاده.
باشه ای گفت و بیرون رفت.
صدای بابا از پذیرایی میومد که با صدای بلند به مامان سفارشهایی میکرد گوشهام رو تیز کردم
حواست رو جمع کن فعلا نه چیزی به خواهرت میگی نه به اون پسره.
خودم امشب میرم سراغش ببینم دردش چیه.
این چه غلطیه کرده؟
که تو کوچه خیابون جلوی دختر منو گرفته.
فکر آبروی ماهارو نکرده اون بیشرف بی غیرت؟
مامان با هیس گفتن بابا رو به آرامش دعوت میکرد .
دلم براشون میسوخت بخاطر من خیلی اذیت شدند و هنوز هم خلاصی پیدا نکرده بودند.
ارزو میکردم کاش پسر بودم تا بخاطر زندگی من این همه اذیت نمی شدند و
این همه دردسر رو متحمل نمیشدند.
اون شب مامان پیشم خوابید و حسابی مراقبم بود.
صبح با صدای مهربونش از خواب بیدار شدم و در کنارش نماز خوندم.
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل
#رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨