🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۵۹
به قلم
#کهربا(ز_ک)
به تایید حرفش سر تکون دادم
_چشم ساعت نه حاضرم...
زینب پشت سرشون در رو بست و به طرفم اومد...
سلام عزیزم صبحت بخیر
تا دست و روت رو بشوری صبحونه رو آماده کردم
به سفرهی صبحونهای که از قبل روی زمین پهن شده اشاره کردم
_دستت درد نکنه زحمت نکش... چیز دیگه نیاریا... از همینا میخورم
بعد از جمع کردن سفره وقتی مشغول شستن ظرفهای صبحونه شدم
صدام کرد
_نهال جان یه چیزی میخوام بهت بگم ولی میترسم مثل دیشب ناراحت بشی...
نمیتونمم نگم...
میترسم بیخبر بری خونهتون شوکه بشی...
نگران نگاهش کردم
_چیزی شده؟
_الان که نه...
قول بده تا حرفام تموم نشده میون حرفم نپری...
یمدته اعصابم خیلی ضعیف شده یکم تندی کنی حرفام یادم میره
_باشه قول میدم فقط بگو تروخدا
سری تکون داد و با اشاره به بیرون از آشپزخونه گفت بیا بریم بشینیم تا برات بگم
فورا دستام رو اب کشیدم و شیر آب رو بستم
همزمان که روی مبل مینشستم لب زدم
_بفرما نشستم
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل
#رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨