💚 داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم، دستی به شانه ام زد، سلام و علیک کردیم، نگاهی به آسمان کرد و گفت : علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم، معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه، باید یه کاری بکنیم، گفتم مثلا چی کار کنیم؟! گفت دوتا کار ؛ اول!!! خلوص!!! دوم!!! سعی و تلاش!!! با نام اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک