(۲) ❓گاه تعبیراتی همچون «دانشگاه امام صادق» به کار می‌رود و گفته می‌شود که امام صادق شاگردانی مثلا در علم شیمی داشته، نظیر جابر بن حیان. به لحاظ تاریخی، این گفته‌ها چقدر صحیح است؟ ● در این مورد، گزارش معتبری در دست است که از احمد بن محمد بن سعید بن عقد? به ما رسیده است. وی از علمای زیدی اوایل قرن چهارم (متوفای ۳۳۳ق) و حافظ قرآن و بسیاری از احادیث و اخبار ائمه اطهار نیز بوده است و لذا مشهور به لقب «حافظ» بوده و نوشته‌های بسیاری داشته است، به‌خصوص در علم رجال یعنی گزارش شرح حال رجال راوی اخبار ائمه اطهار(ع). یکی از کتابهای مفصل وی درباره اصحاب ائمه و به خصوص امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده، با اینکه این شخص زیدی بوده و بنابراین معتقد به امامت آن دو بزرگوار نبوده، اما ایشان را از علما و دانشمندان اهل بیت(ع) می‌دانسته. در هر حال وی حدود سه هزار و هشتصد تن را به عنوان راویان اخبار آن حضرت نام ‌برده که نام بیشترشان را مرحوم شیخ طوسی (م۴۶۰ق) در کتاب «طبقات‌الرجال» آورده است و از آن روز این عدد تقریبی بر سر زبان‌ها و اقلام شهرت یافته و بر این اساس گفته می‌شود تعداد شاگردان امام صادق(ع) یعنی روایت‌کنندگان از آن حضرت حدود چهارهزار نفر است. از این میان شخصی است به نام جابر بن حیان طرتوسی یا طرسوسی است. طرسوس یا طرتوس هر دو نام دو نقطه از قرای شام و نزدیک مرز روم بوده است؛ اما در عین حال این شخص به کوفه نیز نسبت داده شده و گاه گفته شده جابر بن حیان کوفی. از جابر بن حیان آثاری به دست ما رسیده که به اصطلاح قدیم در علوم غریبه و علم کیمیاست و لذا چندان مورد اعتنای علمای رجال ما نبوده و در کتابهای رجال ما چندان ذکر و شرحی در خصوص این شخص نیامده است. اما در عصر اخیر کتابهایی درباره جابر بن حیان منتشر شده، از جمله کتاب عربی «الامام الصادق مُلهِم الکیمیا» و کتابهای دیگری که عنایت بیشتری به این شخص نموده‌اند؛ ولی مشخص نیست که از منقولات و آثار به دست آمده از وی، در علم شیمی امروزی اثری مانده یا استفاده‌ای شده باشد. در هر حال تنها مستند نسبت این آثار به امام صادق(ع)، عباراتی است که در نوشته‌های او به طور مکرر آمده که: «قال سیدی و مولای جعفر بن محمد…» درحالی که برای ما چندان مشخص نیست که آیا منظور از این «جعفر بن محمد»، امام صادق(ع) باشد یا شخصی دیگر. ❓گویا امام صادق(ع) در توصیف تربت پیامبر(ص) فرموده‌اند: «قبرُ رسول‌الله مُحصَب حصباء حمراء» (با ریگهای سرخ پوشانده شده). آیا از وجود چنین توصیفاتی استنباط می‌شود که مزار تا آن زمان، در میان عموم مردم شناخته شده نبوده و مثلا زیارت قبر پیامبر تا زمان امام صادق (حدود سال ۱۲۰ق)، در میان مسلمانان رایج نبوده است؟ ● مرقد پیغمبر اکرم(ص) اندرون حجره‌ای از حجره‌های خانه آن حضرت، در کنار مسجدالنبی بوده است و لذا فرض ناشناخته ماندن جزئیات و خصوصیات و ویژگی‌های آن مرقد طبیعی است. چون در آن زمان عکس یا تصویری از مرقد نبوده و چنین نیز نبوده که درِ حجره همواره برای عموم باز باشد؛ لذا ناشناخته ماندن جزئیات و خصوصیات و ویژگی‌های آن مرقد چندان غیرطبیعی و تعجب برانگیز نیست؛ بنابراین چنین اخباری در نهایت ممکن است دلالت بر ناآگاهی مردم یا بی‌اطلاعی شخص مخاطب امام داشته باشد و به هیچ وجه دلالتی بر عدم رواج زیارت آرامگاه آن حضرت ندارد‌. (۲) @Yusufi_Gharawi