📌
#توشه بر دوش به سوي
#آخرت!
زهري مي گويد:
در
#شبي_تاريك_و_سرد،
#علي_بن_حسين عليه السلام را ديدم كه مقداري
#آذوقه به دوش گرفته، مي رود. عرض كردم:
-
#يابن"رسول"الله! اين چيست، به كجا مي بريد؟
حضرت فرمودند:
- زهري! من
#مسافرم. اين
#توشه سفر من است. مي برم در جاي
#محفوظي بگذارم (تا هنگام مسافرت
#دست_خالي و
#بي_توشه نباشم!)
گفتم:
-
#يابن_رسول_الله! اين غلام من است، اجازه بفرما اين بار را به دوش بگيرد و هر جا مي خواهي ببرد.
فرمودند:
- تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم، تو راه خود را بگير و برو با من كاري نداشته باش!
زهري بعد از چند روز
#حضرت را ديد، عرض كرد:
-
#يابن_رسول_الله! من از آن سفري كه آن شب درباره اش سخن مي گفتي،
#اثري نديدم!
فرمود:
-
#سفر_آخرت را مي گفتم و
#سفر_مرگ نظرم بود كه براي آن آماده مي شدم!
سپس آن
#حضرت هدف خود را از بردن آن توشه در شب به
#خانه_هاي_نيازمندان توضيح داد و فرمود:
-
#آمادگي براي
#مرگ با دوري جستن از
#حرام و
#خيرات دادن به دست مي آيد.
بحارالانوار، ج 46، ص 65
اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج...