eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
474 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تاریخ دقیق شهادت (سقط شدن) فرزند حضرت زهرا(س) مشخص نیست، چگونه عده ای از 28 صفر تا هشتم ربیع را، آغاز میدانند؟ شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است، مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند.  ✅دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر(ص) و هجوم به خانه اتفاق افتاده است از آنجا که چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته و در حمله آخر منجر به محسن(ع) و ضرب و شتم حضرت زهرا(س)شده، بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند ✅به دلایل زیر در هجوم اول محسن(ع) نشده و پس از یک ماه این اتفاق افتاده است دلیل اول: با توجه به حدیث امام صادق(ع) که حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن دچار شدید شدند نشان از آن دارد که بعضی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(س) قبل از شدن اتفاق افتاده است. بنابراین خطبه حضرت زهرا(س)قبل از هجومی بوده که منجر به شهادت حضرت محسن(ع) شده است چون نحوه حرکت ایشان به مسجد نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ✅ابن ابی الحدید در توصيف چگونگي آمدن حضرت فاطمه(س) به مسجد براي ايراد خطبه فدكيه آورده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعي از زنان در حالي كه بر اثر بلندي به زير پاهايش مي‌رفت و همچون رسول خدا(ص) راه مي‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به اين تعبير كه: «ما تخرم من مشيه رسول‌الله؛ راه رفتنش هيچ تفاوتي با راه رفتن رسول خدا(ص) نداشت»، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمه‌اي به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نمي‌تواند معمولي باشد تا راوي آن را به راه رفتنِ رسول خدا(ص) كند. ✅مسئله بعدی رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیروست. بنا بر نقل سلمان فارسي، پس از غصب خلافت و فدك، اميرالمؤمنين(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنين شب هنگام به درِ خانه مهاجران و رفته و آنان را به همراهي براي بازپس‌گيري حق خويش فرا خواندند. از آنجا كه بنا بر روايت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنين، آن حضرت به طور مداوم و پيوسته بستري بود تا به رسيد، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا زمان ملاقات‌هاي شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حمله‌اي به خانه او صورت نگرفته بود؛ زيرا در صورتِ وقوع حمله، آن ديگر توان رفتن به در خانة تعداد زيادِ مهاجران و انصار(حتي فقط اهل بدر) را نداشت. ✅دلیل دوم :اعزام اسامه است، طبق برخي شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است. ✅حضور به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان هجوم به منزل حضرت زهرا(س) نامش آمده و در سپاه اسامه نیز بوده است، گویای این مطلب است که این اتفاق نمی تواند در روزهای اول ماه افتاده باشد چون سپاه اسامه تقریبا بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(ص) به مدینه باز گشت. بریده در این جریانات طرفدار حضرت علی(ع) بوده است. 📚طبری دلائل الامامة.صفحه 134 📚 ابن‌ابي الحديد، 263 📚 سليم‌بن قيس الهلالی153 📚تلخيص الشافي صفحه 50 تا 78
📜 👈 تاریخ انبیاء به عنوان سبک زندگی بهترین منبع سازی سبک زندگی است. در این پست و پست‌های آینده، جزوه شماره۲تاریخ سبک زندگی را که به زندگی آدم(ع) می‌پردازد، مرور می‌کنیم: ✅ در آغاز این جزوه مقدمه‌ای درباره علم و تقسیم آن به #«علم آلی» و #«علم عالی» آمده است. توضیح👇 1⃣ علم آلی: علمی است که مقدمات رسیدن به مرحله بالاتر و هدف را فراهم می‌کند. 2⃣علم عالی: علمی که اسباب دنیایی و اخروی انسان و جامعه بشری را محقق می‌کند. 👈همین علم مورد نظر و تاکید می باشد. ◀️اما متاسفانه بسیاری از علوم «آلی» هدف خود را که مقدمه برای رسیدن به علم عالی می‌باشند، گم کرده‌اند. ⚜بررسی علم تاریخ⚜ ⁉️ هدف چیست؟ کسانی که در گذشته دور به بررسی های تاریخی می پرداختند با چه هدفی چنین کاری را انجام می دادند؟ آیا مولد و مروج و منادی علم تاریخ را نباید الهی دانست که در اولین موعظه های خود مردم را به دیدن آثار گذشتگان دعوت می کردند؟ ⁉️ آیا هدف علم تاریخ معرفی گذشته برای ساخت آینده نیست؟ ⁉️ آیا امروز رشته باستان شناسی که به یافتن سنگ های چند هزار ساله می پردازد و نهایتا به این نتیجه می رسد که در این نقطه جغرافیایی هزاران نفر سکونت داشته چه چیزی را برای انسانیت به ارمغان می آورد ؟ ✅ یکی از «علوم آلی» است که اگر رسالت خود را به درستی بشناسد و به آن عمل کند، نردبانی مناسب برای صعود بشریت به عالی(توحید) خواهد بود. این گونه می توان علم تاریخ را علمی دانست. 💠 در پست‌های آینده به چگونگی تطهیر تاریخ و استخراج سعادت بر اساس داستان حضرت آدم میپردازیم. 📜جزوه شماره ۲ تاریخ سبک زندگی - حضرت آدم(ع)
💢 چرا نمیتوانند در درمان بیماری های اجتماعی باشند؟ ✅ بیماری اجتماعی را کسی که خود است نمی‌تواند مداوا کند اگر در بيماری‌هاى جسمى احياناً يک بيمار بتواند بيمار ديگرى را معالجه كند، در مداواهاى و اجتماعى ميسر نيست. خودسازى بر جامعه‌سازى مقدم است. على عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند من شما را به هيچ كارى ندادم مگر آنكه پيش از آنكه فرمان دهم خودم به بستم، و از هيچ چيز شما را منع نكردم مگر آنكه پيش از آنكه شما را منع كنم، خودم از آن دورى كردم». همچنين آن فرمود: «آن كس كه خود را در مقام امام و رهبر مردم قرار مى‌دهد، نخست خود را تعليم دهد، سپس مردم را. و مؤدّب خويشتن، بيش از معلم و مؤدّب ديگران شايسته اكرام و احترام است». 📚مجموعه آثار، ج۲۴، ص۹۷
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
#پاسخ_شبهات_مخالفان_دین 💢 اولین بار جبرئیل به پیامبر اسلام #خطاب میکند که اِقرا (بخوان) اولا مگر
پاسخ: ✅در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد. بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد(ص) خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم(ص) درس است و خواندن ندارد لذا از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه از روی متن؛ و پيامبر اكرم(ص) نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش نشده به او داشته باشد. استاد مرحوم علي دواني در تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر(ص)خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را كند و آن را به زبان آورد. ولي چون پيغمبر(ص)در كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم 📚 پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، ص132. 📚عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ج1، ص283. 📚دواني، علي، تاريخ اسلام، ص۱۰۸
📌 بر دوش به سوي ! زهري مي گويد: در ، عليه السلام را ديدم كه مقداري به دوش گرفته، مي رود. عرض كردم: - "رسول"الله! اين چيست، به كجا مي بريد؟ حضرت فرمودند: - زهري! من . اين سفر من است. مي برم در جاي بگذارم (تا هنگام مسافرت و نباشم!) گفتم: - ! اين غلام من است، اجازه بفرما اين بار را به دوش بگيرد و هر جا مي خواهي ببرد. فرمودند: - تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم، تو راه خود را بگير و برو با من كاري نداشته باش! زهري بعد از چند روز را ديد، عرض كرد: - ! من از آن سفري كه آن شب درباره اش سخن مي گفتي، نديدم! فرمود: - را مي گفتم و نظرم بود كه براي آن آماده مي شدم! سپس آن هدف خود را از بردن آن توشه در شب به توضيح داد و فرمود: - براي با دوري جستن از و دادن به دست مي آيد. بحارالانوار، ج 46، ص 65 اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج...
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
📚 #تاریخ_سبک_زندگی ✅ در پست قبل آیات #هبوط را که اولین پیام های الهی به حضرت #آدم در آن ها طرح شده
📚 ✅گفتیم خداوند در هبوط 4 پیام کلیدی به آدم(ع) می‌دهد؛ دو پیام نخست را در پست قبل خواندیم که خلاصه آنها این است: 1⃣هبوط به دنیا با آغاز «اختلافات بشری» همراه است چرا که منابع و زمین محدود و خواسته های نفسانی انسان نامحدود است 2⃣این انسان در با این تعارضات جدی، هیچ بیرون رفتی از مشکلات طبیعی خود نخواهد داشت مگر  با هدایت‌های خداوند. و اما پیام کلیدی سوم: 3⃣⚜وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكا⚜ً: کسی که از این هدایت‌ها و راهنمایی‌ها روی برگرداند قطعا زندگی سختی و آزار دهنده‌ای را پیش روی خود خواهد داشت. مثـــــــــال: انسانی را در نظر بگیرید که برای رسیدن به مقصد ناچار است از جنگلی انبوه و وسیع عبور کند در حالی که تجربه این کار و نقشه لازم را ندارد، در این جنگل یک مسیر مطمئن بیشتر وجود ندارد که از ابتدای جنگل شروع می‌شود و با عبور از گردنه‌های سخت و از میان انبوه درختان به آخر جنگل می‌رسد، دو حالت پیش می‌آید: ■ فرد فاقد نقشه ضمن گمراهی از راه درست و در میان جاده‌های انبوه، دچار سختی و خستگی در مواجهه با مشکلات می شود و چه بسا به مقصد نرسد.  ■■کسی که نقشه راه به او داده شده و او پذیرفته است بدون گمراهی و سختی به مقصد می رسد. ✅نکته قابل تامل در این آیات همراه شدن «گمراهی» و «سختی» است:  «گمراهی» ⬅️جنبه درونی، روحی و اعتقادی دارد  «سختی»⬅️جنبه بیرونی و جسمی و عملی دارد. ✅در کنار هم قرار گرفتن این دو در آیه مورد بحث، می تواند کمک شایانی به تحلیل وضعیت نا مطلوب امروز جهانی با آمار بالای و و ... داشته باشد. این آیه به صراحت اعلام می کند : «سختی در زندگی نتیجه 👈 در اعتقاد» است.  ✅توضیح بیشتر درباره ارتباط با روز مره انسان‌ها را در پست آینده می‌خوانیم. 🔹 🔹 جزوه شماره ۲ تاریخ سبک زندگی، حضرت آدم(ع) ، ص ۵ و ۶ _ کانال دانشگاه مدافعان حریم ولایت کپی بدون لینک جایز نیست http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
📌مأمون و امتحان امام جواد عليه السلام روزي كه به از خود بيرون آمده بود، در به عده اي از كه "جواد عليه السلام هم در ميان آنان بود، نمود. همگي گريختند، جز آن ! نزد ايشان رفت و پرسيد: - چرا با ديگر نگريختي؟ جواب داد: - من نكرده بودم كه بگريزم و مسير هم آن قدر نبود كه بروم تا راه تو باز شود. از هر كجا كه مي خواستي مي توانستي بروي. پرسيد: - تو كيستي؟ پاسخ داد: - من بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالبم! مأمون پرسيد: - از چه بهره اي داري؟ عليه السلام جواب داد: - مي تواني ها را بپرسي! از او جدا شد و به راه خود ادامه داد، بر روي دستش بود مي خواست با آن كند. باز را رها كرد و باز دنبال دراّجي كرد، به طوري كه مدتي از ناپديد شد و پس از ، در حالي كه را زنده كرده بود، بازگشت. ماري را جاي گذاشت. سپس به گفت: - آن ، امروز - به دست من - فرا رسيده است! آن گاه از همان راهي كه رفته بود برگشت به همان محل كه رسيد عليه السلام را ديد كه در بين تعدادي از است، كرد. از او پرسيد: - تو از و چه مي داني؟ عليه السلام پاسخ داد: - من از و از صلي الله عليه و آله وسلم و ايشان از و جبرئيل از جهانيان شنيدم كه فرمود: ميان و است و كه در آن است كه و پشت هاشان نقطه هاي دارد، آنها را با شكار مي كنند تا را با آنها بيازمايند! با شنيدن اين پاسخ گفت: - تو و و و همه گفتيد! بحار، ج 50، ص 56
👇 👇 👇 كه (ع ) به خاطر آن شد 🏴 حکومتی که حسین ع به خاطر آن شهید شد حكومتى بـود كـه اهـل و سستى نباشد. (ع)، نكته مهمى فرموده اند كه بايـد ايـن تعبير را مجريان همه حكومتها ببينند. روايت بسيار مهمى است. فرمودند : «كسانى میتوانند واقعى تـشكيل بدهنـد كـه اهل مداهنه و سازشكارى و مصانعه و رياكـارى نباشـند؛ كـسانى كه با صاحبان و و با هاى قوى و سرمايه دارهـا و با قدرتهاى داخلى و خارجى، معامله نكنند و نترسـند؛ كـسانى كه محافظه كار نباشند». ⁉️👈آرى فقط اينان میتوانند. حكومتى كه وقتى ابن حرمه - ناظر مالى بازار اهواز - دزدى كرد، گرفت و اختلاس كرد، حضرت امير(ع) او را بـه انداخت و دستور داد اورا به انفرادى بردند (يعنى ملاقات ممنوع شـد) و فرمود او را در جمعه و جلوى چشم مردم، شلاق بزنيد نـه ايـن كـه مجازات مخفى كنيد؛ بلكه آبرويش را بريزيد. حكومتى كه امـام حـسين(ع) میخواست احيا كند، حكومتى بود كه خودش و مردم قـبلا تجربـه كـرده بودند و در به خاطر همان اصول كشته شـد. آرى، حكومتى كه وقتى شـخص اول آن در كوفـه، روز عيـد قربـان، دخترش ام كلثوم را ديد كه گردنبند مرواريد بـسته، بـا نگـاه خـود بـه او اعتراض كرد كه اين چيست كه بسته اى؟ ام كلثوم گفت: اين را براى سـه روز از بيت المال عاريه و امانت گرفته ام وبا اجازه مسئول بيت المال، بـوده و ضمان مالی اش هم بر عهده من است؛ يعنى كار قانونى كرده ام و عاريه است. ⁉️
⚫️ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا 🔻 در مکتب حسین علیه‌السلام حسین(ع) کرد تا برای ، پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوت هایی را که به اسم خلافت رسول(ص) بر مردم حکم می‌راندند، رسوا کند. واقعه طفّ سوگنامه‌ای گذرا نیست که فقط در مرحله‌ای مشخص از تاریخ روی داده باشد؛ بلکه صورتی کامل از پیکره یافتن نبرد حق و باطل است. صحنه‌ای واقعی و زنده است که نقش های آن را همۀ طبقات بشر با سن ها و جنس های گوناگون ایفا می‌کنند؛ معصومی که کوتاهی و خطا نمی‌کند، مجرمی که از پست‌ترین و فجیع‌ترین کارها ابایی ندارد؛ زن و کودک شیرخوار و پیرمرد سالمند و توبه‌کار و گنه‌کار، همه در آن هستند. هم والایی و بلندمرتبگی در آن هست و هم پستی و فرومایگی. این واقعه تعبیری از یک مرحله تاریخی نیست، تعبیری از حال یک امت است که حاکمانش آن را از جاده صحیح به کج برده‌اند و آن را از رسالت و عقیده‌اش دور کرده‌اند، تا جایی که امتی مرده شد که به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد جز به این اندک نفسی که بالا و پایین می شود ... ترس به‌اندازه‌ای توصیف‌ناپذیر این امت را فراگرفت، آن چنان که می‌دانست به حق عمل نمی‌شود و از منکر جلوگیری نمی‌شود؛ اما ایستاده بود و تکان نمی‌خورد. این اجلش فرارسیده بود و مرده بود؛ گرچه بدن‌هایشان متحرک بود. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۵٣٨ @daneshgahevelyat
▪️سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ، سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. 🏝باهزاران عشق و ارادت سلام🏝 السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ https://eitaa.com/mahdavieoon
📌مشتي از خاك كربلا حرثمه مي گويد: چون از همراه عليه السلام برگشتيم، آن حضرت وارد شد. در آن سرزمين خواند. و آن گاه از برداشت و آن را بوييد و سپس فرمود: - آه! اي خاك! حقا كه از تو مردمانی برانگيخته شوند كه داخل گردند. وقتی حرثمه به نزد همسرش كه از عليه السلام بود بازگشت ماجرايی كه در پيش آمده بود براي وی نقل كرد و با تعجب پرسيد: اين قضيه را عليه السلام از كجا و چگونه می داند؟ حرثمه می گويد: مدتی از ماجرا گذشت. آن روز كه لشكر به جنگ عليه السلام فرستاد، من هم در آن بودم. هنگامی كه به سرزمين رسيدم، ناگهان همان مكانی را كه عليه السلام در آنجا خواند و از خاك آن برداشت و بوييد ديده و شناختم و عليه السلام به يادم افتاد. لذا از آمدنم شده، اسب خود را سوار شدم و به عليه السلام رسيدم و بر آن سلام كردم و آنچه را كه در آن محل از پدرش عليه السلام شنيده بودم، برايش نقل كردم. عليه السلام فرمود: - آيا به كمك ما آمده ای يا به ما؟ گفتم: ای ! من به شما آمده ام نه به شما. اما زن و بچه ام را گذارده ام و از جانب ابن زياد برايشان بيمناكم. عليه السلام اين سخن را كه شنيد فرمود: - حال كه چنين است از اين سرزمين كه ما را نبينی و صدای ما را نشنوی. به خدا ! هر كس امروز صدای ما را بشنود و به ياری ما نشتابد، داخل خواهد شد. بحارالانوار: ج 44، ص 255.
💢شعیه به اسم نیست عده ای به حضرت آمدند؛ در کوبیدند، دربان پرسید: کیستید؟ گفتند: برو به مولای ما بگو ما جد شما حضرت علی(ع) هستیم‌. امام رضا(ع) به دربان گفتند: «من کار دارم را برگردان» روز دوم سوم و چهارم آمدند، باز آنها را نپذیرفت. دوماه در شهر بودند اما به آنها وقت ملاقات ندادند. بعد از دوماه آمدند به گفتند: به مولایمان بگو ما در شهر مورد و مردم قرار گرفته ایم ما شیعه علی بن ابی طالب هستیم، دیگر از شهر میرویم. حضرت رضا(ع) به دربان فرمود: «به آنها اجازه ورود ده»، آنها وارد شدند و به آن‌حضرت کردند ولى حضرت نه جواب سلام فرمود و نه اجازه نشستن داد و آنان همچنان ایستاده بودند و عرض کردند: بعد از این همه سختگیری در دادن اجازه ملاقات، دلیل این برخورد خشن و تحقیرآمیز چیست؟! دیگر چه چیزی برای ما باقی مانده است؟! آن‌حضرت فرمود: «این آیه را بخوانید: "و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست اعمال خود شماست در صورتى که خدا بسیارى از اعمال بد را عفو می‌کند"، من درباره  شما از پروردگارم پیروى کردم و همچنین به رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران پاکم(ع) اقتدا نمودم آنها شما را عتاب نمودند من هم پیروى کردم». گفتند: اى پسر رسول خدا! چرا؟ امام(ع) فرمود: «زیرا شما ادعا کردید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابی‌طالب(ع) هستید. واى بر شما، شیعه امیر المؤمنین(ع) افرادى مانند حسن(ع)، حسین(ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابی‌بکر هستند که هیچ‌یک از خدا را مخالفت نکرده و همچنین هیچ‌کدام از محرّمات او را انجام ندادند، شما هم می‌گوئید ما از شیعیان آن‌حضرت هستیم در حالى که در بیشتر اعمال اوئید و در بسیارى از واجبات کوتاهى می‌کنید، حقوق برادران دینى را و کوچک می‌شمارید. و جایى که مورد تقیّه نیست تقیّه می‌کنید ولى در مواردى که چاره‌اى جز تقیّه نیست این وظیفه بزرگ را انجام نمی‌دهید اگر بجاى ادعاى می‌گفتید، شما از و دوستان آن‌حضرت هستید، دوستان او را دوست و دشمنانش را دشمن می‌دارید من ادّعاى شما را تکذیب نمی‌کردم و می‌پذیرفتم ولى شما مقام بلندى را ادعا کردید که اگر کردارتان این گفته شما را نکند هلاک و نابود شدید مگر این‌که خداوند با رحمت خویش جبران فرماید». 📚طبرسی،الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 2، ص 440 ✅شیعه بودن به کلام و ادعا نیست، آبروی اهل بیت را حفظ کنیم.