👇
@daneshvadanestan
تابستان سال ۵۶ آقای
#سیدعلی #خامنهای با ۲ نفر از روحانیون در مشهد به فکر تأسیس تشکیلاتی به عنوان حزب افتاد. چند ماه قبل "جامعه روحانیت مبارز" تأسیس شده بود و آقای خامنهای هم جزو مؤسسان آن بود. اما جامعه روحانیت مختص روحانیون بود و آقای خامنهای به فکر تأسیس تشکیلاتی بود که بتواند با مردم ارتباط گستردهای داشته باشد.
"بحث سر این میکردیم؛ در شرایطی که ما هستیم باید تجمع نیروها و کارهایی انجام بگیرد که قاطع و برنده باشد و بتواند ضربههای سهمگینی به دستگاه بزند... من پیشنهاد کردم حالا که داریم این کار را شروع میکنیم، لازم است با آقای بهشتی در میان بگذاریم. اتفاقاً آقای بهشتی در مشهد بود. تابستان بود و در تابستان، دوستان قم و تهران همه به مشهد میآمدند و بنده هم که در مشهد بودم. تابستانها دیدارهای خوبی در این شهر داشتیم. من گفتم آقای بهشتی هم باید باشد. همه قبول کردند که اگر آقای بهشتی باشد، این کار بهتر و سریعتر و شسته و رفتهتر پیش خواهد رفت. گفتیم پس بلند بشویم برویم پیش آقای بهشتی."
آقای خامنهای در میان راه با دکتر باهنر برخورد کرد. موضوع را با او هم در میان گذاشت و به اتفاق، به منزل دکتر بهشتی رفتند. "وقتی مسئله را به تفصیل با آقای بهشتی مطرح کردیم، ایشان پذیرفتند و از اینکار استقبال کردند. گفتند من حاضرم، اما کسانی را که انتخاب میکنید، حتماً یک خصوصیت را در آنها ملاحظه کنید. آن خصوصیت، این باشد که افراد حاضر باشند سلیقهها و هوسها و خلاصه منیتهای خود را قربانی جمع کنند، که آنجمع ناگزیر هدفگراتر و آرمانگراتر است... گفتیم بسیار خوب! به این ترتیب کارها شروع شد."
#جواد_موگویی،
#آخرین_نخست_وزیر
زندگی و زمانه میرحسین موسوی (۱۳۲۰-۱۳۶۸)
(چاپ سوم، قم: نشر شهید کاظمی، ۱۳۹۶)، ص ۸۱ و ۸۲.
#حمایت_از_کالای_ایرانی
_________
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!👇
@daneshvadanestan