باسمه تعالی برداشت مهم و جالب از آیه ۸۹ سوره انعام از المیزان آیه چنین است: «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ» آنها کسانی بودند که ما به آنها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به آن کافر شوند ما قومی را که هرگز به آن کافر نشود بر آن برگمارده‌ایم. در آیات پیشین نام تعداد زیادی از پیامبران از ذریه حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام برده شده است و در وصف آنها گفته شده است که آنها از محسنین و از صالحین بوده‌اند و بر عآلمین برتری داده شده اند. بعد به دنبال آن آمده است: «وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » یعنی «و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آنها را فضیلت داده و آنان را بر دیگران برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم این است هدایت خاصه الهی که به آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت می‌کند، و اگر به خدا شرک می‌آوردند اعمال آنها نابود می‌شد..» علامه طباطبایی از مجموعه این آیات برداشت کرده است که این آیات درصدد بیان پیوستگی سلسله هدایت خاصه الهی برای گروه انبیای الهی است سلسله‌ای که با هم نسبت خویشاوندی پدری و پسری و برادری دارند. سلسله برگزیده و هدایت یافته به صراط مستقیم. تعبیر به «ذالک هدی الله یهدی به من یشاء من عباده»نشان دهنده هدایت ویژه‌ای است که خداوند از فضل خویش به آنها موهبت کرده است. به دنبال آن آیه مورد بحث یعنی آیه ۸۹ آمده است : «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ» ضمیر «بها» در سه جای ای آیه یا به هدایت خاصه الهی برمی‌گردد و یا به کتاب و حکم و نبوت برمی‌گردد. معنای آیه این می‌شود که اگر این کفار و مشرکین مکه این هدایت خاصه الهی که شامل انبیا شده است و یا کتاب و حکم و نبوتی که خداوند به انبیا موهبت کرده است را کفر بورزند و انکار کنند خداوند قومی را بر آن گماشته و عهده‌دار آن کرده است که به آن کافر و منکر نیستند. آیه در صدد دلداری دادن و تسلی بخشیدن به پیامبر اکرم ص است که با کفر و انکار مردم دچار حزن و سستی در تصمیم نشود به خاطر اینکه ما قومی را عهده دار حفظ و نگهبانی این هدایت الهی و موهبت‌هایی که به انبیا کردیم نمودیم که هرگز به آن بی‌اعتنایی نخواهند داشت. و در حق آنها کفر و شرک جای تصور نیست. بنابراین، این مسیر هدایت ویژه الهی به قوت پابرجا خواهد بود و رخوت و ضعف و خللی در آن رخ نخواهد داد. علامه طباطبایی احتمالاتی را در اینجا در مورد اینکه این گروه چه کسانی‌اند مطرح کرده است و همه آنها را با توجه به محتوا و سیاق آیه به زیبایی رد کرده است. در نهایت این آیه را بر اهل بیت پیامبر اکرم و امامان معصوم (ع) و حداکثر علاوه بر آن بر مومنین خالص و مخلص که از شرک و گناه پاک هستند تطبیق کرده است. در بحث روایی روایاتی را آورده است که موید همین تفسیر است. در حقیقت این آیه در صدد بیان این نکته است که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم دلداری دهد که سلسله هدایت ویژه الهی و موهبت‌های خداوند به انبیا بعد از پیامبر اکرم ص ادامه دارد و خداوند کسانی را که از کفر و شرک پاک و مبرا هستند برای عهده داری و حفظ و نگهبانی این میراث انبیا برگزیده است بر این اساس این سلسله هدایت استمرار خواهد داشت و جاودانه خواهد بود. نیکزاد