🍂
🔻
هنگ سوم | ۱۶
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
┄═ ◍⃟🌺 ◍⃟🌸 ◍⃟🌻═┄
🔸 با گذشت بیش از یک ماه از شروع جنگ، نیروهای ما از تهاجم دست کشیده و در سنگرهای محکم، موضع دفاعی گرفتند. ابتکار عمل به دست نیروهای ایرانی افتاده بود. دیگر آن هیجان و احساس کاذب پیروزی که رسانه های تبلیغاتی دولت در دل نظامیان ایجاد کرده بودند، فروکش کرد. از آن لحظه به بعد نظامیان در رده های مختلف از یکدیگر سئوال می کردند. براستی هدف از شروع جنگ چیست؟ چرا ما سرزمینهای ایران را اشغال کرده ایم؟ پس کجاست آن انبوه نظامیان ایرانی که رژیم ادعا میکرد آنها عراق را مورد تهاجم قرارداده اند؟ این
سئوالات و سئوالاتی از این قبیل در واقع واکنش طبیعی نظامیان عراقی در قبال توجیهات رژیم برای شروع جنگ علیه ایران بود که ادعا می کرد به خاطر دفع تجاوز ایران، دور کردن توپخانه ایران از شهرهای مرزی و استرداد اراضی اشغالی عراق جنگ را آغاز کرده است. ولی نظامیان عراقی پس از گذشت این مدت از جنگ چه چیزی را کشف کردند؟
اول این که ارتش عراق هنگام مورد هجوم قرار دادن سرزمینهای ایران، ارتشی مجهز و آماده را مقابل خود ندید. دوم این که ادعا می کرد قصد دارد اراضی اشغالی خود را آزاد سازد، ولی نه فقط پیشروی نیروهای خود به داخل خاک ایران را متوقف نکرد بلکه اراضی وسیعی از خاک ایران را نیز به تصرف خود در آورد. سوم این که آنها با عمقی بیش از برد توپخانه ایران وارد سرزمینهای ایران شدند. چهارم این که عراق صدها روستا و چند شهر ایران از جمله خرمشهر، مهران، قصر شیرین و بستان را به تصرف در آورد و همچنین اسامی عربی را جایگزین اسامی فارسی آنها نمود. عراق این شهرها را از نظر اداری به استانهای مرزی خود مرتبط کرد و پرچمش را روی ساختمانهای دولتی به اهتزاز در آورد. عراق در چند شهر از جمله خرمشهر، بستان و هویزه اقدام به گشایش مدارس، بازارهای دولتی و مراکز درمانی نمود. من بشخصه نقشه جدید عراق را که آن روز دولت به چاپ رسانیده بود مشاهده کردم. در این نقشه، شهرها و اراضی اشغالی ایران به خاک عراق ضمیمه شده بودند. علاوه براین تلاش، رژیم عراق برای ملحق کردن شهرهای شوش ، دزفول، اهواز و آبادان به نقشه خود پنهان نبود با وجود این همه اقدامات توسعه طلبانه صدام ادعا میکرد که ایران قصد اشغال عراق را دارد.
این حوادث و رخدادها ادعاهای دروغ رژیم عراق را به اثبات رسانید و ثابت کرد که این جنگ نه به خاطر دفاع از تمامیت ارضی عراق بلکه صرفاً مورد تجاوز قراردادن خاک ایران آغاز شده است. این واقعیتها در نیروهای ما تاثیر گذاشت و انگیزه ادامه جنگ را از آنان سلب کرد، به گونه ای که دیگر مثل نخستین روزهای شروع جنگ تمایلی برای پیکار از خود نشان نمیدادند.
🔸 جفیر باردیگر
روز ١٦ اکتبر ۱۹۸۰ / ۲۴ مهر ۱۳۵۹ مرا با یک واحد سیار پزشکی به قرارگاه «ب» تیپ بیستم اعزام کردند. البته چند روز قبل از من دکتر نعیم وارد آنجا شده بود. این قرارگاه در حدفاصل منطقه جفیر و پادگان حمید دقیقاً در یک کیلومتری غرب پادگان حمید قرار گرفته بود. فرماندهی این قرارگاه را سرهنگ ستاد «عدنان » بر عهده داشت. او تنها سنگر مقاوم منطقه را به خود اختصاص داده بود، در حالی که افراد تحت فرمان او در وسط بیابان بسر میبردند و به شیارهایی پناه برده بودند تا از حملات هوایی ایران در امان بمانند.
وارد منطقه که شدم فهمیدم دکتر نعیم به قرار ارگاه «پ» تیپ بیستم یعنی خط مقدم جبهه به فرماندهی سرهنگ دوم ستاد جواد اسعد شتینه اعزام شده است. این فرمانده کرد از اعوان و انصار نزدیک رژیم به حساب میآمد. پدر او که ریاست قبیله ای را عهده دار بود در سرکوب انقلابیون کرد شرکت داشت. به محض ورود به منطقه مطلع شدم که آنجا در معرض حملات هوایی قرار دارد. بعد از ظهرها اشعه خورشید بر پادگان حمید می تابید. این پادگان از هشت ساختمان بزرگ هفت طبقه ای تشکیل یافته بود. در وسط آن برجها و مخازن آب سر به آسمان کشیده بودند. صبح روز بعد، پس از خوردن صبحانه ای کنار پناهگاههای محکم و در مجاورت ماشین آمبولانسی که در گودال عمیقی مستقر شده بود، نشسته و مشغول صحبت شدیم .
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#هنگ_سوم
نشر همراه با لینک
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂