❣خود وی درخصوص حماسه کوی ذوالفقاریه می‌گوید: «نهم آبان ماه ۱۳۵۹ عراقی‌ها سعی کردند از بهمنشیر عبور کنند و به جزیره آبادان نفوذ کنند. کوی ذوالفقاریه با نخل‌ها پوشیده شده بود و دشمن هم به همین جهت این منطقه را انتخاب کرد تا در دید رزمندگان نباشد و به‌راحتی وارد شهر شود. با اطلاع از آمدن آنها، نیرو‌های ما در نخل‌ها مستقر شدند. شب‌هنگام یک سیاهی را دیدیم که از رودخانه به سوی ما آمد که متوجه شدیم یک عراقی است. او را گرفتیم، اما نکشتیم. آن عراقی اطلاعاتی به ما داد و گفت: امشب دشمن به شما حمله می‌کند. بنابراین ما آماده بودیم که ناگهان حمله شروع شد. من هم چهار جعبه نارنجک کنارم گذاشته بودم و کاملاً در حالت آماده‌باش قرار داشتم. در بهمنشیر هم جزر و مد آب شدید بود؛ آن زمان که آن‌ها آمدند، آب پایین رفته بود. دو نفر از بچه‌ها هم کنار من بودند. تا ۱۲ می‌شمردیم و نارنجک را رها می‌کردیم. بالاخره چهار جعبه نارنجک تمام شد و صدای دور شدن ماشین‌های عراقی‌ها به گوش می‌رسید. ما هم همینطور دست نگه داشتیم. تیراندازی هم شده بود. تیری به کلاهم خورده بود، اما سوراخ نشده بود. صبح که شد به حاشیه رودخانه رفتم و جنازه عراقی‌ها را دیدم که آنجا افتاده بودند.» علاوه بر مقطع محاصره آبادان، کهتری در عملیات ثامن‌الائمه نیز حضور داشت و در شکست حصر آبادان دوشادوش دیگر رزمنده‌ها جنگید و این شهر را از محاصره دشمن نجات دادند. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 👇👇