روایت دردناک اولین نفری که شهادت حاج همت را فهمید 🔹جعفر جهروتی‌زاده روایت می‌کند که در روزهای عملیات خیبر، نیروهای عراقی در طول روز با حدود ۹۰ هواپیما جزایر مجنون را بمباران می‌کردند. 🔹«حاج‌همت می‌گفت بی‌پدرومادرها انگار برای مرغ و خروس دانه می‌پاشند.» 🔹پس از این‌که نیروهای لشکر ۲۷ در جزیره مستقر شدند، جهروتی‌زاده و همت سوار بر موتورسیکلت تریل برای سرکشی به سمت عقب حرکت کردند. 🔹یکی از هواپیماهای شکاری دشمن بمب‌هایش را پشت دژ خالی کرد و باعث شد موج انفجار دو موتورسوار و همچنین موتور را، داخل نیزار کنار جاده پرت کند. 🔹او می‌گوید وقتی از عدم حمله عراقی‌ها مطمئن شد، تصمیم گرفت به عقب برگردد تا خبری از همت بگیرد. 🔹در حال حرکت به سمت عقبه بود که جهروتی‌زاده پیکری بی‌سر را می‌بیند که یک‌دستش هم قطع شده است. 🔹«از روی لباس‌های او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج‌همت است. از آنجایی که شهادت محمدابراهیم برایم خیلی دردناک بود همان‌طور که به عقب می‌آمدم، خودم را دلداری می‌دادم که نه، این جنازه حاج‌همت نبود.» 🔹به همراه نیروها دوباره به آن منطقه برگشتند و پیکر شهید همت را شناسایی و به عقب برگرداندند. شرح عکس: جعفر جهروتی‌زاده و باقر شیبانی بالای پیکر شهید همت https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 @Isaar_Mag