🍃🍃🍃🍃🌸
سلام به همه اعضای گروه دلبرونگی
من میخواستم تجربه خودم دررابطه با خی انت همسرم بگم حدود یک ماه و خورده ای بود که زایمان کرده بودم چندروز رفته بودم خونه مادرم شهرستان بمونم شبی که قراربود فرداش شوهرم بیاد دنبالم پیامی فرستاده شد که شوهرم اشتباهی میخواسته واسه اون خانم بفرسته برای من فرستاد حالم خیلی بد شد 😔 شوهرم هم فهمید یکسره زنگ میزد که جوابشو بدم چندبار جواب ندادم تا قسم و.. جواب دادم فرداش اومد دنبالم جلو خانواده ام هیچی نگفتم اومدیم خونمون گفت که همکار هست و اون اول شروع کرده و منم که تازه زایمان کرده بودم و افسردگی بعد زایمان شوهرم به طرفش کشیده شده بود از شوهرم چندسال بزرگتر بود و مطلقه شوهرم گفت یا راضی شو صیغه اش کنم یا پنهانی صیغه اش مکنم اومد تو خونه ام جلو خودم صیغه اش کرد چه به من گذشت خدا میدونه ولی خانواده ها چیزی نگفتم چندبار زن اومد خونم غذا خوردیم بیرون رفتم ظاهر خوب بودم و ازدرون آتیش میگرفتم تا بعد چند وقت حدود 2،3ماه با اعصاب خوردی و ناراحتی شوهرم فهمید اشتباه کرده و برگشت. بعد چندسال که اوضاعم بهترشد فهمیدم با دخترعموم پیامکی در ارتب اطه تا پسر عموم متوجه شد واومد خونمون و گفت «یا تو هم بامن باش و یا میزنم شوهرتو» منم گفتم بزنش و خانواده عموم متوجه شدن الان باهم در ارتباط نیستیم مگه جایی همو ببینیم حال و احوال کنیم.
الان بعد چند سال شوهرم به اشتباهاتش پی برده و چسبیده به زندگی خواستم بگم من مثل اون دوستمون سختی زیاد کشیدم ولی بخاطر بچه هام موندم.
بچه ام 10سالش هست ولی زود عصبانی میشه و دعوا مکنه بخاطر شیری که با ناراحتی بهش دادم. 😔😔
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸