🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
.
میدونم خودمم گیج شدم 😁
خلاصه هرکی دونفره عاشقونه کنار آبشار سفید نشسته بودن
وفقط من تنها رو تخته سنگی از منظره لذت میبردم(نگو آقا داشته دید میزده و یه دل نه صد دل عاشق 😍میشه،هوام دو نفره😂)
موقع برگشت به شهر عروسی یکی اقوام رفتیم، تو عروسی همه متوجه تابلو بازی آقا شدن ولی من بی خبر از همه سوالای با کنایه و متلک دخترا و پسرا فامیلا صادقانه جواب میدادم
مثلا دوست داری شوهرت مودار باشه یاکچل(آخه سرش یه کم خلوت بود) منم واقعا عقیدم بر فقط بلند قد بودن و چهار شونه بودن و اینکه مرد زندگی باشه و نمک باشه😊،
زیبایی برام ملاک نبود چون خودم بخاطر زیبایی خاصم همیشه زیر چشم مذکر و مونث بودم😒
خلاصه بلرو گرفتن بدون اطلاع خودم😂
هول نرسیده به اصفهان وقت خواستگاری میخواست، منم گفتم یه سفر مشهد دارم بعد اون
خلاصه حرم بودم خواهرم زنگ زد چیکارش کنیم بنده خدا داغون شد❤️🔥 دومادمون که سربازی باهم بودن گفت: بقیه موهاشم ریخت که❤️🩹😅
از امام رضاجان رخصت گرفتم.
شب خواستگاری نامزد شدیم از ترس از دست دادنم،بخاطر همون زیبایی کسی باور نمیکرد جوابم مثبت باشه.
راستی پسرا فامیل و همسایه دایی و عمو دوستام حالشون بعد عقدم با اینکه قبلا جواب رد گرفته بودن😩🥴🤒😳😡🥺😭
طوری من ریلکس😌(حسی که امام رئوف تا حالا با تمام سختیهای زندگیم بهم هدیه دادن ) 😇 چای بردم بعد بالای مجلس نشستم و در مورد گل نظر دادم
و آقا عاشق 🥰
رفتار کرد که خونوادش و همراهاشون گفتن شما قبلا با هم دوست بودین 🤣 وتا حالا این شایعه ها ادامه داره😂
ببخشید طولانی شد🙏
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
💕
@delbarongi💕