🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
من خاطره خوب از پدرشوهرم زیاد دارم که قند تو دلم آب کرده ولی یکیش که الان یادم اومد:
باردار بودم تو زمستون یه روز بارونی من خونشون بودم زیرکرسی نشسته بودیم من هوس بستنی سنتی کردم🙊
به شوهرم گفتم چندلحظه هنگ کرد بعدشم گفت تو این هوا سرمامیخوری باشه از مامانت بپرسم اگه گفتن اشکال نداره میخرم😢
پدرشوهرم بدون اینکه بگه پاشد تو اون هوا با موتور رفت از شهر که البته دور نیس ۵کیلومتر راهه برا من بستنی سنتی گرفت اومد🥰🥰🥰
خداروشکر تو این سالا همیشه باهم خوب بودیم
بابامم اکثرا زهرایی صدام میزنه،نمیدونم چرا ولی مثلا نازمو میکشه قربونش برم😍
که پسرامم یاد گرفتن گاهی اوقات بهم میگن مامان زهرایی
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸