هدایت شده از دفتر شعر من
ما را ندهی فطره ای ماه کمان ابرو یک ماه به درگاهت گفتیم دمادم هو ما را نظری فرما دریوزه نوازی کن نومید مکن مارا از این در و از این کو یک بوسه ز لبهایت مهمان اگرم سازی تاری گر از آن گیسو بر من بنمایی رو از قامت رعنایت گر پرده بیافشانی آن عطر زنخدان را یک لحظه نمایم بو ز ان  ساغر گلرویم  یک جرعه نصیب آری هر چند گدایم من بر من بشوی خوشخو کی دور رود جایی این نیکی و احسانت آن را که زده است عمری بر بارگهت زانو برعسکری مفلس رحمی که گدای تو زشت است که دردش را با غیر کند واگو ۲۴ خرداد ۹۷ آخرین بازنگری ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲