eitaa logo
دفتر شعر من
94 دنبال‌کننده
9 عکس
14 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
بر سر خوان خدا در رمضان مهمانی او که داناست تو آداب ضیافت دانی؟ میزبان تو بزرگ است فروتن باشی مکنی بی ادبی، بی صفتی،نادانی به سر و وضع خودت هم نظر انداز و برس پاک شو از گنه و از هوس نفسانی باید اینجا تو ز کردار مراقب باشی پس زبان بر سخن لغو نمی جنبانی چشم را از نگه هیز نگهدار و به دست هیچ کس را ز رعایاش نمی رنجانی دارد او خوب ز پرونده ی تو آگاهی نبود از تو برش مساله ی پنهانی راه این است به جرم خودت اذعان سازی تا طبیبت بدهد بر مرضت درمانی او رحیم است گهی قطره ی اشکی کافی است تا به عفو تو ز تقصیر دهد فرمانی او در این ماه فزون کرده عنایاتش را سائلی می طلبد تا بکند احسانی اکرم الضیف مگر نیست به ما توصیه اش عسکری بخت خودت را تو نمی سوزانی  بیست و هشتم خرداد نود و چهار آخرین تصحیح و اضافه نهم خرداد نود و شش 
رمضان رفت ولی باز من آدم نشدم همدم فیض و کرامات دمادم نشدم رمضان رفت و دلم سوخت در این مستی یار به سراپرده ی او وارد و محرم نشدم او به من گفت که یک بوسه بده صد بستان منِ در خواب از آن بوسه مکرم نشدم گفت این ماه یکی بیت تو ارزد به هزار طبع من خشک شد از هدیه منعَّم نشدم گر چه نان هیچ نخوردم نزدم لب بر آب کی به اعضای دگر گرد محرَّم نشدم گفت برگرد که آغوش گشایم بر تو پای من بند شد و لایق یارم نشدم گفت بخشش کنم آن سان که سبک بال شوی وای محظوظ از این عهد معظم نشدم به علی داد نشان قدر شب قدر ز چیست من خبر دار از آن عشق مجسم نشدم عسکری کاش بگویی رمضانهای دگر شکر این ماه که در حسرت و ماتم نشدم ۶ خرداد۹۹
رمضان رفتی و بعضی چه شد از آنها دل گر چه شد نزد خدا نمره ی آنها کامل ما چه گوییم که از تو ز خطا جا ماندیم هیچ بر ما نشد از بحر عطایا حاصل ختم شد مجلس مهمانی و خوان بر چیدند ما به مجلس نرسیدیم و زمان شد زائل میهمانان که  ز خوان بهره ی کامل بردند با تعاریف چه کردند به قوم غافل سود الف به احد ،یک شب ویک سال بها آنچه شد از نظر یار بر ایشان نائل از دعای سحر و شور مناجات علی چون ز جوشن دلشان گشت به معنی مایل عسکری باز شد از بحر عطایت محروم باز تا کی شوی ای ماه مبارک نازل چهارم تیر نود و شش آخرین بازنگری ۳ خرداد۹۹
ما را ندهی فطره ای ماه کمان ابرو یک ماه به درگاهت گفتیم دمادم هو ما را نظری فرما دریوزه نوازی کن نومید مکن مارا از این در و از این کو یک بوسه ز لبهایت مهمان اگرم سازی تاری گر از آن گیسو بر من بنمایی رو از قامت رعنایت گر پرده بیافشانی آن عطر زنخدان را یک لحظه نمایم بو ز ان  ساغر گلرویم  یک جرعه نصیب آری هر چند گدایم من بر من بشوی خوشخو کی دور رود جایی این نیکی و احسانت آن را که زده است عمری بر بارگهت زانو برعسکری مفلس رحمی که گدای تو زشت است که دردش را با غیر کند واگو ۲۴ خرداد ۹۷ آخرین بازنگری ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
"خداحافظ ای ماه خوب خدا" خداحافظ ای ماه عشق و صفا خداحافظ ای فرصت بازگشت ز راه ضلالت به راه هدی خداحافظ ای ماه تجدید عهد به احیای قرآن، نماز و دعا خداحافظ ای ماه شب های قدر مه پاک گشتن ز خبط و خطا خداحافظ ای ماه اطعام ها مه سفره داران بی ادعا خداحافظ ای ماه تمرین رنج مه درک احساس بیچاره ها خداحافظ اما بیا سال بعد مگردان تو بر ما ز رحمت ابا اگر بعد تو شاد شد عسکری سبب بود اجرای امر  خدا پانزدهم تیر نود و پنج آخرین تصحیح پنجم تیر نود و شش  
بزن بزن که مرا کشت این شکیب، حریف خدا کند نشود آدمی بلاتکلیف جهان من شده تشویش و اضطراب و جنون بپرس از رخ زردم خودش کند تعریف ۲۲ فروردین ۱۴۰۳
می گفت به هادی ز تبار حسنم خواهم محکی بهر مرامم بزنم افتد چو قبولت همه تایید کنی اصلاح کنی یا که خطای سخنم قائل به یکی بودن خالق هستم نافی خداوند ز جسم و بدنم او مثل ندارد، عرض و جوهر نیست او خالق جسم است و رخ هر چه صنم او خالق و هم مالک هر چیز بود بیرون نشود حرف جز این از دهنم پیغمبرم احمد بود آن ختم رسل او راست علی نائب و عشق علنم باشد ولی امر و امام است علی از بعد علی پیرو راه حسنم بعد از حسن آقام حسین است و علیش هم مفتخر شیعه ی باقر شدنم برصادق و کاظم وَ رضا، نیز جواد هم بر تو مریدم که نمایی وطنم فرمود حسن باشد و مهدی ز پِیَش بر شیعه ی ما از پی هادی که منم مهدی است نهان تا که بگوید روزی من هیمنه اهل ستم می شکنم عاشق به خدا گفت بود عاشقشان باشم چو عدوشان به خدا اهرمنم حق است جنان نار ، صراط و میزان این است مرا فرض ز عهد کهنم باور به حشور و هم قیامت دارم این جسم در آن محشر کبری فکنم فرمود که نیکوست بر این راه بمان «این گونه تویی یار و اویس قرنم» ای عسکری این عبد العظیم حسنی است زائر به حسینم چو به او سر بزنم ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
السلام ای حضرت عبد العظیم ای به کوی عشق آل حق مقیم السلام ای از ذراری حسن پیروی نیک امامان علیم خوشه چین خرمن علم جواد خوانده هادی اعتقادت را سلیم االسلام ای از شیاطین در فرار ای همیشه واله ی رب الکریم در ثنای تو همین یک جمله بس زائرت چون زائر ذبح عظیم ای صفی الله ای کاش عسکری بود راهش چون تو راه مستقیم ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
در عشق دوا با الم و درد یکی است گرمای نگار و نگه سرد یکی است گفتم که به پای عشق جان خواهم داد در مملکت ما سخن مرد یکی است ۲۵ فروردین ۱۴۰۳
اگر به پیکر شیری لگد زند خرگوش اگر جواب دهد شیر می شود نابود ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
کودکان غزه فهمیدند امشب بی گمان می شود خوابید زیر سایه ی پهپادها ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
بایدن به نتانیاهو گفت آمریکا در حمله به ایران نشود همراهت با رستم و رخش در نیانداز مرا قربان بشوم بر سر و روی ماهت ۲۶ فروردین ۱۴۰۳