eitaa logo
دفتر شعر من
96 دنبال‌کننده
11 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
بر سر خوان خدا در رمضان مهمانی او که داناست تو آداب ضیافت دانی؟ میزبان تو بزرگ است فروتن باشی مکنی بی ادبی، بی صفتی،نادانی به سر و وضع خودت هم نظر انداز و برس پاک شو از گنه و از هوس نفسانی باید اینجا تو ز کردار مراقب باشی پس زبان بر سخن لغو نمی جنبانی چشم را از نگه هیز نگهدار و به دست هیچ کس را ز رعایاش نمی رنجانی دارد او خوب ز پرونده ی تو آگاهی نبود از تو برش مساله ی پنهانی راه این است به جرم خودت اذعان سازی تا طبیبت بدهد بر مرضت درمانی او رحیم است گهی قطره ی اشکی کافی است تا به عفو تو ز تقصیر دهد فرمانی او در این ماه فزون کرده عنایاتش را سائلی می طلبد تا بکند احسانی اکرم الضیف مگر نیست به ما توصیه اش عسکری بخت خودت را تو نمی سوزانی  بیست و هشتم خرداد نود و چهار آخرین تصحیح و اضافه نهم خرداد نود و شش 
رمضان رفت ولی باز من آدم نشدم همدم فیض و کرامات دمادم نشدم رمضان رفت و دلم سوخت در این مستی یار به سراپرده ی او وارد و محرم نشدم او به من گفت که یک بوسه بده صد بستان منِ در خواب از آن بوسه مکرم نشدم گفت این ماه یکی بیت تو ارزد به هزار طبع من خشک شد از هدیه منعَّم نشدم گر چه نان هیچ نخوردم نزدم لب بر آب کی به اعضای دگر گرد محرَّم نشدم گفت برگرد که آغوش گشایم بر تو پای من بند شد و لایق یارم نشدم گفت بخشش کنم آن سان که سبک بال شوی وای محظوظ از این عهد معظم نشدم به علی داد نشان قدر شب قدر ز چیست من خبر دار از آن عشق مجسم نشدم عسکری کاش بگویی رمضانهای دگر شکر این ماه که در حسرت و ماتم نشدم ۶ خرداد۹۹
رمضان رفتی و بعضی چه شد از آنها دل گر چه شد نزد خدا نمره ی آنها کامل ما چه گوییم که از تو ز خطا جا ماندیم هیچ بر ما نشد از بحر عطایا حاصل ختم شد مجلس مهمانی و خوان بر چیدند ما به مجلس نرسیدیم و زمان شد زائل میهمانان که  ز خوان بهره ی کامل بردند با تعاریف چه کردند به قوم غافل سود الف به احد ،یک شب ویک سال بها آنچه شد از نظر یار بر ایشان نائل از دعای سحر و شور مناجات علی چون ز جوشن دلشان گشت به معنی مایل عسکری باز شد از بحر عطایت محروم باز تا کی شوی ای ماه مبارک نازل چهارم تیر نود و شش آخرین بازنگری ۳ خرداد۹۹
ما را ندهی فطره ای ماه کمان ابرو یک ماه به درگاهت گفتیم دمادم هو ما را نظری فرما دریوزه نوازی کن نومید مکن مارا از این در و از این کو یک بوسه ز لبهایت مهمان اگرم سازی تاری گر از آن گیسو بر من بنمایی رو از قامت رعنایت گر پرده بیافشانی آن عطر زنخدان را یک لحظه نمایم بو ز ان  ساغر گلرویم  یک جرعه نصیب آری هر چند گدایم من بر من بشوی خوشخو کی دور رود جایی این نیکی و احسانت آن را که زده است عمری بر بارگهت زانو برعسکری مفلس رحمی که گدای تو زشت است که دردش را با غیر کند واگو ۲۴ خرداد ۹۷ آخرین بازنگری ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
"خداحافظ ای ماه خوب خدا" خداحافظ ای ماه عشق و صفا خداحافظ ای فرصت بازگشت ز راه ضلالت به راه هدی خداحافظ ای ماه تجدید عهد به احیای قرآن، نماز و دعا خداحافظ ای ماه شب های قدر مه پاک گشتن ز خبط و خطا خداحافظ ای ماه اطعام ها مه سفره داران بی ادعا خداحافظ ای ماه تمرین رنج مه درک احساس بیچاره ها خداحافظ اما بیا سال بعد مگردان تو بر ما ز رحمت ابا اگر بعد تو شاد شد عسکری سبب بود اجرای امر  خدا پانزدهم تیر نود و پنج آخرین تصحیح پنجم تیر نود و شش  
. مومن نشد دمی که برون آیی از گناه خاشع شوی بر آنکه نماید تو را نگاه آن لحظه کی رسد که فرود آوری تو سر بر آیه های حق، که نگردی چنین تباه چون پیروان عیسی و موسی ز صبر حق آخر دل تو سنگ نگردد، بیا به راه تا وقت هست توبه نما بنده ی خدا پیش از دمی که دیو بیاندازدت به چاه روزی که هیچ فدیه نیاید تو را به کار بر حق غیر هیچ نداری تو ما ازاه اکنون که بخت عفو مهیاست عسکری خود را خلاص کن ز چنین نامه ی سیاه ۳اردیبهشت ۱۴۰۱
لایق توبیخ را تمجید یا تعریف چیست؟ کوه عصیان را خدایا زحمت توصیف چیست؟ آنکه در پیش شهنشاهی جسارت می کند حکم او باشد اشد شایسته ی تخفیف چیست؟ چونکه بر کرسی نشیند بر قضاوت عادلی حکم را ان قلت و بحث و چانه و تلطیف چیست؟ چونکه داور می شود خود ناظر اجرای حکم دیگر اینجا بحث لاپوشانی و تحریف چیست؟ چونکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند بحث از تشکیک و از تفهیم و از تحلیف چیست؟ چونکه حکمش لازم الاجراست این قاضی القضات بحث از ترعیب و از تخویف و از تصریف چیست؟ عسکری را جرم اصلا قابل توجیه نیست یک علی آورده با خود ای خدا تکلیف چیست؟! پانزدهم تیر نود و چهار آخرین بازنگری ۱ فروردین ۱۴۰۴
از  ملاقات تو دارم من هراس رو سیه تر نیست از من بین ناس خوبیت را با بدی دادم جواب ای که هستی لایق حمد و سپاس ای خدا یک ذره ایمانم بده معنی پرواز را یادم بده بر مه مهمانیت مهمان شدم پس به توفیق خود امدادم بده نیستم ای حق اگر آداب دان تو ولی آداب دانی بی گمان پس اگر کردم خطا اغماض کن چون نمی زیبد جز این بر میزبان گر چه هرگز نیستم در شان تو اکرم الضیف تو پس مولا کجاست گر دریغم سازی ای حق از نظر خلق می گویند او اهل خطاست آبرویم می رود با آبرو خلق گویندم همان است او، هم او او که حق بر او نمی سازد نظر می شوندم آن زمان دشنام گو ای خدا من آدمی نسیانیم جرم من را حمل بر عصیان مکن دستهایم را مکن هرگز رها جان من را طعمه ی شیطان مکن ای خدا هر چیز را از من بگیر خویش را هرگز ولی از من مگیر چون حضیضم با تو یعنی اوج اوج بی تو بالا هم روم یعنی که زیر گر برانندم تو هستی یاورم گر برانی بر که من رو آورم نه نمیرانی ،مرا خود خوانده ای از تو هرگز این نگردد باورم سیزده تیر نود و پنج آخرین بازنگری ۳۰اردیبهشت ۹۹
شد وقت پیکار شد وقت پیکار یک بار دیگر طوفان الاحرار هر کس که دارد انصاف گردد بالشکر قدس هم دل در این کار باید دوباره آید به میدان شاید که ظالم از او شود زار قومی که سوزد بیمارها را عادت نموده بر قتل و کشتار خود را بداند از دیگران سر ‌غیر از خودش را هم ناسزاوار حرف شرف را برده است از یاد کذب و دورویی بر اوست هنجار از اوست خونین هر روز غزه هر روز بمب و هر روز آوار با حامیانی از غرب وحشی وحشی تر آمد این قوم کفتار ماند چه راهی بر نفی عفریت یک روز قدس و یک قوم هشیار ۱۵ فروردین ۱۴۰۳
آخرین جمعه ی ماه رمضان روز فریاد بر اشرار جهان روز فریاد بر اشغالگران روز فریاد بر عفریت زمان جنبش و غرش با وجدانها بر ستمکاری و کشتار عیان روز فریاد همه انسانها بر سر قاتل زن، پیر و جوان روز نفرت ز سلاطین سخن روز غمخواری از مظلومان جمعه ی آخر ماه رمضان باز هستیم همه در میدان ۱۵ فروردین ۱۴۰۳
گفته ای خود به کتابت که مه من رمضان هست آن ماه که نازل شده در آن قرآن می رسد ماه به پایان و رود آن نغمات پس به سیمای کریمت، شه کامل کلمات از تو می خواهم اگر جرم نبخشیده به جا مانده در نامه ی من این دم آخر مولا آن گناهی که از آن خواهی عذابم آری یا بر آنم تو خدایا سر سنجش داری تا سپیدی نزده، مه نگذشته است از آن بگذری ای ز همه سر تو به مهر و احسان می ستایم به هر آن حمد که در حق تو شد زَ اوّل و آخر هر حمد که گفتی بر خود آنچه گفتند تو را خلق دو عالم به ثنا اهل تکرار و شمارشگر و هم هر کوشا آن کسانی که رساندی تو مدد بر آنها که نمایند خدا، حق تو را نیک ادا زان ملائک که مقرب به تو هستند ای یار هر رسولی و نبیی که تو را پیمان دار هر جماعت که شهیرند به گفتار و بیان جمع تسبیح گرانت ز همه خلق جهان می کنم حمد تو مولا که ز لطف و احسان جمع ما را تو رساندی به لقای رمضان گرچه حمدت ز نعم پیش از این بر ما بود بهره و لطف تو و منِّ تو بر ما مشهود منتها مرتبه ی حمد از این روست تو را حمد همواره و سرمد ، ابدی پا بر جا آنچنانی که بر آن قد ندهد عمر ابد سر شود تا به ستایش ز تو آن سان که سزد ای ثنای تو اجل ای که نمودی بر ما تو مدد تا که نماییم تکالیف ادا تا که بر ما گذراندی تو سزاوار، صیام بر نماز از مددت نیز نمودیم قیام آنچه کردیم در این ماه ز یاری تو بود هر چه از نیکی و از شکر و ز یاد معبود پس خدایا تو ز احسان خود از ما بپذیر بهترین شیوه ی خود را تو در این ره پی گیر بهترین عفو و گذشت و بهترین غفران را آنچه آرد به حقیقت ز منت رضوان را دست ما را برسانی تو به خیرٍ مطلوب تا ببخشی تو به ما عمده عطائی موهوب حفظ ما را بنما خویش ز کلِ مرهوب ز بلایی که رسد یا ز گناهی مکسوب به هر آن نام کریمت به هر آن مدح جمیل به دعایی که بود خاص به پیش تو جلیل به محمد و به آلش بفرستی تو درود که به ما این رمضان را بنمایی معبود بهترین رمضانها که ز ما کرد عبور از زمانی که به دنیای تو داریم حضور هم به آن برکت این ماه به حفظ دینم هم خلاصی ز خود آمره ی ننگینم یا از آن حادثه ی بد که به دور از من شد یا از آن رخت که از عافیتم بر تن شد و مرا از سر رحمت تو چنان بنوازی که به درک گهر قدر موفق سازی آن شبی را که عمل ضرب هزار ار بشود در مه دیگر، از آن خیر فراتر نرود بهترین اجر و بهین توشه، سپاسی زیبا عمر طولانی و آسودگی پا بر جا خواهمت تا که بر آن رحمت بی حد که تو راست به جلالت به گذشتت که مداوم با ماست هم به احسان قدیمی که تو داری بر ما هم به آن خوان نعم کز تو مرا شد اعطا آخرین ماه مگردان تو به ما این رمضان تا شود باز نکو حال من از آن به عیان باز بر من بنمایی تو هلال مه خود همره هر که در آن لحظه بر آن شاهد شد معترف بر همه شأنی که بود بر این ماه در بهین عافیت و وجه تنعم ز الله بهترین شیوه که با آن تو نمودی رحمت بهترین بهره که گردیده کسی را قسمت پروراننده ی من ای که مرا نیست جز او کردگار دگری تا به درش آرم رو به وداع من از این ماه مده حال فنا بر من آن را مکنی فرصت آخر به لقا تا که سال دگرش هم بنمایم رؤیت بر من آن سال دهی بر نعم آن وسعت باشمت بیش به امید و وفادار تو را ای که هستی به دعایم تو خدایی شنوا تو دعایم بشنو رحم بر این زاری کن رحم بر باور من رحم بر این خواری کن اینکه این گونه توکل به تو مولا دارم سر تسلیم نهم بر سخن دلدارم بر تو و از تو فقط هست امیدم و نه غیر بر سلامت و معافات و شرف در این دیر ای مقدس همه اسماء تو مدح تو اجل تا رسانی رمضانم نرسانیم اجل دور از ترس و به دور از غم و مکروه و بلا حفظ فرما تو مرا تا برسد وقت لقا شکر یا رب رمضان یاور بر من بودی تا شب آخر این مه مددم فرمودی وداع حضرت امام صادق علیه‌السلام با ماه رمضان بیست و هفتم تیر نود و چهار بازنگری ۱۰ غروردین ۱۴۰۴ 
امروز امارات و قطر عید است اما سوریه، اردن عید می گیرند فردا خیلی دقیقند این مسلمانهای مومن معطوف بر جلد است تنها دین آنها قول تقبل بر نماز و روزه دارند چون فاتحان قله های دین و تقوا چیزی به جز این میوه ی آئینشان نیست پاسخ به یا للمسلمین کفر است گویا جمعی مسلمان در هراس از قتل عامند جمعی به فکر کیک و شیرینی و حلوا عیدت مبارک بی خیال مرگ هم نوع ای بدترین خلق خداوند تعالی ای عسکری چیزی از این ارواح مرده دست دعا بردار تا گردند احیا ۱۰ فروردین ۱۴۰۴