مانده‌ام با اشکهایم در اتاقی سوت و کور کی به دادم می‌رسی با بوسه‌ای از جنس نور در میان خاطراتت گم شدم همراه شعر می‌دوم هربار سویت، دور می‌گردی و دور یادتو در قلب من همچون چراغی روشن است مانده ایم‌ اینجا من و یادت به امیّد حضور در میان خلوتم ، تنهای تنها مانده ام شادمانی از کنارم‌ میکند هر دم‌ عبور می تراود بوی باران از نگاهِ خیس من با دلی غمگین و حیران و پریشان و صبور ❤️❤️❤️ 💠 @e_adab 💠