⭕️ مبانی شریعتگریزی صوفیه – دکتر حسن یوسفیان
▪️ چکيده
بسیاری از اهل تصوف میان سه واژۀ شریعت، طریقت و حقیقت فرق نهاده و تفاسیر گوناگونی از آنها بهدست دادهاند. براساسِ دیدگاهی معروف که بسیاری از صوفیانِ پرآوازه از آن جانبداری کردهاند، هرکدام از شریعت و طریقت نردبانی بیش نیست؛ بهگونهای که پس از رسیدن به بامِ حقیقت، نیازی به نردبانِ شریعت و طریقت باقی نمیماند. همچنین، ارجمندیِ مقام ولایت، صوفیان را به بهرهبرداری از آن فرا خوانده و از این رهگذر، پناهگاه دیگری برای شریعتگریزی آنان فراهم آمده است. صوفیان بهجای آنکه نشانههای ولایتیافتگان را از کتاب الهی و سنت و سیرۀ نبوی بجویند، پیران و مرشدان فراوانی را برخوردار از این مقام دانسته و در افزودن بر شمار اولیا از یکدیگر سبقت جستهاند. آنان بهحق، کمال ولایت را در پیوندی تنگاتنگ با عصمت یافتهاند؛ اما در برخورد با پیرانِ آلودهدامن، بهجای آنکه ولایت آنان را بهچالش بخوانند، معنای عصمت را تغییر داده و آن را به اباحه تفسیر نمودهاند! از سوی دیگر، در میان آیینهای صوفیانه به مسائلی برمیخوریم چون پایکوبی و آوازخوانی، همنشینی با زنان نامحرم و رفتار عاشقانه با نوجوانان زیبارو که حرمتِ شرعی آنها، دستکم در برخی از مراتب، مورد پذیرش همۀ متشرعان بوده است. در تحلیلی خوشبینانه از چگونگی راهیابی این امور به طریقتِ اهل تصوف به این نتیجه میرسیم که آنان هدف را توجیهکنندۀ وسیله میدانستند. سرانجام، چنانکه میدانیم، برخورداری از عقل یکی از شرایط مسئولیتپذیری است و بار تکلیف بر دوش مستان و ناهشیاران نتوان نهاد. صوفیان از این نکته بهرههایی فراوان برده و آن را تکیهگاه شریعتگریزی قرار دادهاند.
▪️ سخن پایانی
این نوشتار نه درپی آن بود که میزان پایبندی عملی صوفیان به احکام شریعت را بسنجد، و نه اینکه در موارد اختلاف آنان با فقیهان در حکمی از احکام شریعت، به داوری بنشیند. بلکه مقصود، بررسی مهمترین مبانی شریعتگریزی در مکتب تصوف بود. این مبانی را میتوان چنین فهرست کرد:
الف) حقیقت، بینیازکننده از شریعت؛ بسیاری از اهل تصوف و عرفان میان سه واژه شریعت، طریقت و حقیقت فرق نهاده و تفاسیر گوناگونی از آن بیان کردهاند. براساس دیدگاهی معروف – که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نمودهاند – هرکدام از شریعت و طریقت نردبانی بیش نیست؛ بهگونهای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمیماند.
ب) ولایت در برابر نبوت؛ ارجمندی مقام ولایت، صوفیان را به بهرهبرداری از آن فراخوانده و از این رهگذر، پناهگاهی برای شریعتگریزی آنان فراهم آمده است. صوفیان بهجای آنکه نشانههای ولایتیافتگان را از کتاب الهی و سنت و سیره نبوی بجویند، از پیش خود، پیران و مرشدان فراوانی را برخوردار از این مقام دانسته و در افزودن بر شمار اولیا از یکدیگر سبقت جستهاند. آنان بهحق، کمال ولایت را در پیوندی تنگاتنگ با عصمت یافتهاند؛ اما در برخورد با پیران آلودهدامن، بهجای آنکه ولایت آنان را بهچالش بکشند، معنای عصمت را تغییر داده و آن را به اباحه تفسیر نمودهاند.
ج) هدف، توجیهگر وسیله؛ در میان آیینهای صوفیانه به مسائلی همچون مانند پایکوبی و آوازخوانی، همنشینی با زنان نامحرم و رفتار عاشقانه با نوجوانان زیبارو برمیخوریم که حرمت شرعی آنها – دستکم در برخی از مراتب – مورد پذیرش همه متشرعان بوده است. در تحلیلی خوشبینانه از چگونگی راهیابی این امور به طریقت اهل تصوف به این نتیجه میرسیم که آنان هدف را توجیهکننده وسیله میدانند.
د) سکر، گریزگاهی از تکلیف شرعی؛ برخورداری از عقل، یکی از شرایط مسئولیتپذیری است و بار تکلیف بر دوش مستان و ناهشیاران نمیتوان نهاد. صوفیان از این نکته بهرههای فراوانی برده و آن را پناهگاهی مطمئن برای شریعتگریزی یافتهاند.
گفتنی است در این نوشتار صرفا درپی آن بودهایم که گزارشی تحلیلی از مبانی شریعتگریزی صوفیه ارائه دهیم و نقد این مبانی مجالی دیگر میطلبد.
📌 مطالعه متن مقاله در سایت: مبانی شریعتگریزی صوفیه – دکتر حسن یوسفیان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi