🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهید مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
مادر شهيد:
«مجيد خيلي شوخ طبع بود و شيطنت داشت،
از بيرون نگاه ميكردي به نظرت ميرسيد اين جوان جز خودش و جمع دوستانهاي كه با بچه محلها دارد
به چيز ديگري فكر نميكند اما من كه مادرش هستم ميدانم چه ذات خوبي داشت
و چه قلب مهرباني در سينهاش ميتپيد.
ميديدي كله سحر زنگ ميزد و ميگفت مريم خانم سفره را بينداز كه كلهپاچه را بياورم.
گيج خواب ميگفتم يعني چه كلهپاچه بياورم؟
ميگفت با بچهها رفتيم طباخي دلم نيامد تنهايي بخورم.
يا يك بار سه روز با ما قهر كرده بود، زنگ ميزد برايتان غذا فرستادهام.
ميگفتم آقا مجيد شما با در و ديوار خانه قهر كردهايد يا با ما؟ ميگفت با اين چيزها كاري نداشته باشيد،
بيرون غذا خوردم دلم نميآيد شما از اين غذا نخوريد. آن قدر دل مهرباني داشت كه نظيرش را نديده بودم❣»
پدر شهيد هم ميگويد:«لحن حرف زدن مجيد خاص بود. بگويي نگويي داش مشتي حرف ميزد. من و مادرش را به اسم كوچك صدا ميزد. به من ميگفت
#آقا_افضل، مادرش را هم
#مريم_خانم صدا ميزد.
يا مثلاً از بين داييهايش، تنها به دو نفرشان دايي ميگفت و سه تاي ديگر را به اسم كوچك صدا ميزد.
@ebrahimdelha❤️🍃
#ادامه_دارد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃