🌷✨🌷✨🌷✨🌷
#قسمت:صد_و_هجدهم
#توسلات
#بروایت:حجه_الاسلام_رضايي_و_جمعي_از_دوستان
☘☘☘
✍از روي عادت هيئت نمي رفت. به قول يکي از شهدا که در خواب به سردار شهيد
علي چيت سازيان گفته بود:راهکاررسيدن به خداو شهادت " اشک "مي باشد،
#سيد
هم از اين راهکار مي خواست به شهدا برسد.
تو روضه ها اشک امانش نمي داد،عاشق مناجات وروضه بود. گاهي اوقات حتي
آهنگ زنگ موبايلش هم صداي حاج منصور و روضه حضرت رقيه بود.
من درتمام عمرم کسي رو به اندازه
#سيد عاشق اهلبيت نديدم.خودم چندين
مرتبه ديده بودم که درعزاداري بيهوش شد،چندبارش رو من براش روضه خوندم.
رفتيم اروند کنار، اون جا آب رو که مي ديديم، دلهامون هواي روضه ميکرد.
اون هم روضه مادر.
#سيد گفت: شيخ بريم يه گوشه براي من روضه ي حضرت
زهرا بخون، اين جاعمليات با رمزمقدس يا فاطمه؛زهرا بوده. بريم به عشق اين
شهدا توسل داشته باشيم.
رفتيم گوشه اي نشستيم.آب بودوغربت اروند.هنوزهم بوي شهدا رو براحتي
مي شد ازاون فضاي معنوي حس کرد. بسم الله گفتم وروضه رو شروع کردم..
روضه به اوج خودش که رسيد
#سيد ازخود بيخود شد.حال خيلي منقلبي داشت.
مثل عادت هميشگي که من ديده بودم،تو روضه دستش رومي گذاشت روي؛قلبش.
آنجاهم داد ميزد و مي گفت:آخ مادر جان ... خيلي جان سوز ناله ميزد. مثل مار
گزيده!ها به دورخودش مي پيچيد.
کمکم بي حال شد و افتاد! من روضه رو قطع کردم. سرش رو گذاشتم روي
زانوهام مقداري از آب اروند روي صورتش پاشيدم تا کمي حالش بهتر شد.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷✨🌷✨🌷✨🌷