. السلام علی الشیب الخضیب چند بیت برای نخواندن : سر از تنت جدا شد ، ای خاک بر دهانم با زینبت چها شد ، ای خاک بر دهانم مظلومی ات ندیدند ، آخر سرت بریدند از تن سرت جدا شد ، ای خاک بر دهانم تا خیمه ها رسیدند ، آتش بر آن کشیدند تا گوشواره وا شد ، ای خاک بر دهانم بر چشم خواهر تو ، رأس مطهر تو بر روی نیزه ها شد ، ای خاک بر دهانم مادر به قتلگاهت ، محزون کند نگاهت  در نوحه و عزا شد ، ای خاک بر دهانم با تیر و نیزه و سنگ ، خون زد به چهره ات رنگ رویت چه دلربا شد ، ای خاک بر دهانم بمیرم از برایت ، بعضی ز زخم هایت با ضربه ی عصا شد ، ای خاک بر دهانم بر سینه ات نشست و ، وای استخوان شکست و جسمت جه جا به جا شد ، ای خاک بر دهانم با دشنه ای که غدار ، می زد دوازده بار از روی سینه پا شد ، ای خاک بر دهانم کندی خنجر ای وای ، ناله ی مادر ای وای زجر این همه چرا شد ، ای خاک بر دهانم گوید غریب مادر ، از چه شدی تو بی سر در ناله و نوا شد ، ای خاک بر دهانم آن چه که بر سر آمد ، از ضربه ی در آمد این اجر مصطفی شد ؟ ای خاک بر دهانم در پیش چشم زینب ، با نعل تازه مرکب بر پیکرت روا شد ، ای خاک بر دهانم از چه کفن نداری ؟ یک پیرهن نداری جسمت به بوریا شد ، ای خاک بر دهانم ✍ .