نوحه رقیه۲.mp3
2.87M
(نوحه خرابه شام) .حاج آرمین غلامی نگر عمه حال زار من بین تو بر چشم اشکبار من ز کف رفته طاقت و صبرم بین دل زار بی قرار من عمه بین چشم اشکبار من بین دل زار بی قرار من من ای عمه قلب پر خون و حالت زار و مبتلا دارم به دل شوق دیدن باب و رفتن دشت کربلا دارم دلم تنگ است عمه جان امشب در سرم باشد این نوا دارم تقاضایی از تو ای عمه با دو چشمان پر بکا دارم بیا بنگر یک دم ای عمه چشم پر خون و حال زار من به دل عمه آرزومندم تا که خود بینم روی اکبر را زنم شانه موی زیبایش بو کنم چون گل روی اصغر را به بر گیرم نازنین جسم و بوسم آن قد چون صنوبر را فدا سازم در بر اکبر عمه جان امشب جان و هم سر را چه خوش باشد در برم آید عمه جان امشب گلعذار من تو می گفتی قاسم داماد از سفر امشب باز می گردد عروس او از فراق او دیگر از دیده خون می گرید برون آرد رخت ماتم را همچو گل خندد در این صحرا حجله ی او را مادر قاسم باز می بندد خداوندا صبح شد نزدیک نامده قاسم در کنار من به من دادی وعده ای عمه دیدن روی حضرت عباس شوم شاداب از گل و بوی حضرت عباس دگر عمه در کجا بینم قد دلجوی حضرت عباس برم حسرت چون که نادیدم خلق خوشخوی حضرت عباس اباالفضلم گو نمی آید شد ز کف عمه انتظار من به گهواره اصغر خود را بس رباب امشب آرزو دارد بسی نالد خون دل بارد با خدای خود گفت و گو دارد ز پستانش شیر خشکیده رنج بسیاری از عدو دارد شبانگاهان مراسم روضه حضرت رقیه سوم محرم /نوحه/روضه شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳ خاکسار کرمانشاه