📜 |🔰شروع حرکت، از لحظه‌ای است که نو می‌فهمی از همه چیزهایی که با آنها مأنوس هستی، بزرگتری... 🔹انسان مى‏ فهمد ارتباط هايى دارد. مى ‏فهمد با تمام هستى پيوند دارد، با نسل‏ها در رابطه است. در خودش نيروهايى را مى ‏بيند كه با يكديگر در رابطه‏ اند. اگر نداند كه اين نيروها چگونه تركيب مى‏ شوند و نشناسد كه چگونه آنها را تبديل كند، قطعا به بن‏بست مى‏ رسد، ولى اگر براى تركيب آنها راهى را شناخت، در اين تركيب به تبديل مى ‏رسد. اينجاست كه شهوات، هواها و هوس‏ها تبديل مى ‏شوند. غضب تبديل مى ‏شود. ريا و خودنمايى تبديل مى ‏شود. بخل، تبديل مى ‏شود. 🔹 اگر آدمى اين تبديل را بياموزد، در او هيچ بدى پيدا نمى ‏شود. هيچ لجنى باقى نمى ‏ماند. اما اگر اين تبديل را قبول نكرده يا نياموخته است كه حتى نعمت‏ها را به كفر تبديل مى ‏كند: «الم تر الى الذين بدلوا نعمة الله كفرا و احلوا قومهم دار البوار». 🔹 اينها هستى خود را به نابودى و وبال سوق مى‏ دهند؛ زيرا استعدادهايشان را در بن‏بست گذاشته ‏اند. اما آنها كه استعدادها را با تركيب ‏هايى كه به آن رسيده ‏اند تبديل مى ‏كنند، از بن‏بست‏ ها بيرون مى ‏آيند و حتى بدى ‏ها و زشتى ‏هايشان تبديل مى‏ شود: «فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات». پس شروع حركت كه ضرورت حركت نيز از آن مايه مى ‏گيرد، از لحظه‏ا ى است كه تو مى ‏فهمى از همه چيزهايى كه با آنها مأنوس هستى، بزرگ‏ترى. بزرگ‏ترى؛ چون آنها به تو ختم شده‏ اند و تو ميوه اين درختى و هيچ وقت به ريشه و خاك و سنگ، برگشت نخواهى كرد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۲۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad