یت پیغمبر ظلم کند، جایز است به اتفاق، بی نزاع. و حقیقت این مسأله که لعن، راندن است از رحمت الهی ... و ما بیان کردیم که غیر کافر که بر کفر مرده باشد، کسی بخصوص مستحقّ لعن نیست. ... دشمنی با پیغمبر و آل او، از خصال کفر است، زیرا که موالات ایشان جزء ایمان است، پس معادات ایشان کفر باشد. ... پس بر این تقدیر، ابن ملجم و یزید و معاویه علیهم اللعنة و العذاب ... بی شک بر ایشان لعن توان کرد... لعنة الله علیهم و علی محبیهم اجمعین» وی مشابه این جملات را در کتاب «إبطال الباطل» - که بر ردّ «نهج الحق» علامه حلی نوشته – نیز آورده است. در این کتاب، معاویه را «پادشاهی می داند نه خلیفۀ رسول الله». و این مطلب را «نظر تمام اهل سنت» بر می شمارد. آنگاه در ضمن سه بیت شعر می گوید: من یکن تارکاً ولاء علی لست أدعوه مؤمناً و زکیاً کیف بین الأنام یذکر سبّاً للذی کان للنبی وصیاً؟ لیس قولی لفاعل السبّ الّا لعن الله من یسبّ علیّاً (کسی که ولایت علی را ترک کند، او را مؤمن و پاک نهاد نمی خوانم. چگونه کسی میان مردم به سبّ یاد شود که وصی پیامبر بود؟ خدای لعنت کناد هر کس را که علی را سبّ کند). * وقتی حکم سبّ کنندۀ امام علی چنین باشد، حکم قاتل فرزندش که نوادۀ پیامبر رحمت است، چگونه تواند بود؟ * ◾️امید است این مختصر، همگان را - خصوصاً کسانی را که خود را دوستدار اهل بیت می دانند، ولی در بارۀ لعن دشمنان اشکال می کنند – به کار آید. ◾️حسن ختام این یادداشت، اینکه یکی از وظایفی که در کتاب مکیال المکارم برای منتظران ظهور برشمرده، عبادتی به عنوان لعن قاتلان سیدالشهدا علیه السلام است که سبب نزدیک شدن ظهور حضرتش می شود. *** ما قصه آن پیکر بی سر خواندیم گفتیم و شنیدیم و سخن ها راندیم دریا باید فشاند از دیدۀ دل ما شبنمی از دیدۀ سر افشاندیم 🆔 @eisavim