👆👆👆
#آخرین_عروس 🎀
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود🎀
#قسمت9⃣
اكنون، ما آرام آرام در محلّه
#عسكر قدم برمى داريم، من مى خواهم درِ خانه
#امام را به تو نشان بدهم.
از تو مى خواهم وقتى به آنجا رسيديم بى تابى نكنى!
نگويى كه مى خواهم
#امام را ببينم. گفته باشم اين كار
#خطرناك است❗️
قدرى راه مى رويم.
#نسيم میوزد، بوى
#بهشت به مشام مى رسد، آنجا خانه
#آفتاب است.
با بى قرارى و وجدى كه دارى
#سلام
مى كنى:
#سلام بر آقا و
#مولاى من!
#سلام بر نور
#خدا در زمين!
تو مى خواهى به سوى
#بهشت بروى، من دست تو را مى گيرم!
#كجا مى روى؟
تو به خود مى آيى و سپس مى گويى: دستِ خودم نبود❗️
بعد از يك عمر
#آرزو ، به اينجا رسيده ام،
#امامِ من در چند قدمى من است و من نمى توانم او را ببينم❗️
آنجا چند
#مأمور ايستاده اند. آنها به ما
#نگاه مى كنند. زود
#اشك چشمانت را پاك كن!
بايد
#فكرى بكنيم.
شما كجا مى رويد!
ما به درِ خانه
#قاضى شهر مى رويم.
چرا رفيقت
#گريه كرده است؟
بعضى از
#نامردها، همه سرمايه ما را گرفته اند.
وقتى اين را مى گويم، آنها
#اجازه
مى دهند كه برويم.
بيا تا به درِ خانه
#قاضى برويم كه حرف من
#دروغ نباشد
خانه
#قاضى آنجاست. تو به من نگاه مى كنى و مى گويى: چقدر
#قشنگ جواب دادى!
اين نامردها، همه
#سرمايه ما را گرفته اند
#ادامه_دارد.
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💟✨
@emamamm