. من برای تو و جانت نگرانم برگرد اتش دلهره افتاده به جانم برگرد وعده ی جایزه ها مهره ی تدبیر شده قلم نامه نویسان همه شمشیر شده شهر یک پارچه همدست اراذل شده است بند افسار سرِ حرمله ها ول شده است قیمت اهن و شمشیر قیامت کرده بی حیایی به همه شهر سرایت کرده کشتنت با نظر شام مصوب شده است شمر هم امده و صاحب منصب شده است رسمان بافیِ زن ها به نوا امده است نکند خواهرتان هم با شما امده است بی تو من را به سر کوچه و بازار زدند هر چه سنگ است برای سر تو بار زدند اخرین لحظه به لبهام بود نام شما جان زهرا و علی جان حسن کوفه میا . @emame3vom .