. 📋من برای روضه ات چشمان «تر» می آورم (ع) ............................................. من برای روضه ات چشمان «تر» می آورم (اومد محضر امیرالمومنین گفت آقا اشک چشمام خشک شده؟ آقا یه نگاه کرد گفت : گناه کمتر کن «جُمُودُ اَلْعَيْنِ مِن كَثرَةِ العصیان » خوش به حال اونایی که اشکت دارن. از نفس می افتم و خون جگر می آورم در میان گریه قلبم را به آتش میکشم آه را با اشک هایِ شعله ور می آورم هست جُرمَم معصیت! مُجرم زیاده خواه نیست شرمسارم! حاجتم را مختصر می آورم حضرتِ سنگِ صبورِ من حلالم کن اگر غصه هایم را برایت بیشتر می آورم بی خبر از حالِ دنیایم...به هر کس میرسم- -از «تو» و لطف مدام ِ «تو» خبر می آورم من به جز «تو» هیچکس را که ندارم یاحسین(ع) بی پناهم رو به درگاهت اگر می آورم از زمینگیری خلاصم کن! شهادت لازمم (اون که خیلی تو بستر بیماری می افته خودش خسته میشه واسه اینو اون درد سر میشه ، خجالت میکشه ، اونی که یه مشکلی داره خیلی طول میکشه ، دیگه نگرانی خودش به کنار نگران دور و بری هاش می شه ، بوی تعفن گناه دور و بری ها من بیچاره کرده خودم به کنار) حسرتِ پرواز دارم... بال و پر می آورم من به کارِ دیگران کاری ندارم در جنون من برایت عاقبت یکروز «سر» می آورم! شاعر : ......................................... 👇