امام حسین ع
. #زمزمه #حضرت_زهرا #سوم #هفتم_شهادت #بعد_از_شهادت #سبک_خداحافظ_عزیزم سلام عزیزم فدای قبر بی ن
.
#محاوره در شرح حالِ خانهٔ مولانا علی(ع)
#سوم_شهادت_حضرت_زهرا
ندیده خیری از شهر مدینه
اگر از خیرِ این دنیا گذشته
گذشته واسه حیدر قدرِ صد سال
سه روز از رفتنِ زهرا(س) گذشته
بیادش ختم قرآن داره هر شب
بهارش رفته و حالش خزونه
صداش میگیره و میلرزه از بغض
علی(ع) تا سوره کوثر میخونه
شده با هر بهونه تازه؛..داغش
نبودِ فاطمه(س) واسش عذابه
پُر از زخمای ِ بستر رفت، یارش
روو دستاش جایِ زخمایِ طنابه
غریبونه، یه گوشه مثّ بابا
شده خونه نشین! داره دلیلی...
حسن(ع) تا میگذره از کوچه هربار
می پیچه تویِ گوشِش ضربِ سیلی
پریشونه همش! یادش نِمیره-
میونِ شعله ها افتادنِ "در"
با گریه تویِ خلوت میزنه حرف
همش با چادرِ خاکیِ مادر
تنورِ خونه سرده چند وقته
حسین(ع) از داغ ِ مادر بیقراره
دلش تنگه! شده خیره به دستاس
هوایِ گرمیِ دستاش و داره
توو چشماش اشکه هر چی میخوره آب
غم ِ مادر چی به روزش آوُرده
براش زَهره! گوارا نیست! چونکه-
فقط از دستِ مادر آب خورده
نوازش هایِ بابا هست امّا-
از عشقِ مادرونه هست محروم
توو چشماش داره حرفای نگفته
چه سنگینه سکوتِ أمّ کلثوم(س)
اذون میگن! عجب دلتنگه زینب(س)
گلِ قلبش داره از غم میپوسه
تویِ سجّادهٔ مادر میشینه
همش تسبیح و مُهرش رو میبوسه
پریده زینب(س) از خوابش پریشون
نشسته؛ خیره به هر دو برادر
شبونه اشک میریزه کنارِ
کفن هایی که دستش داده مادر!
✅ #مرضیه_عاطفی آذر ماه ۱۴۰۳
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله
#یوم_حضرت_زهرا سلام_الله
#ای_روزگار_علی
....................
شعله های دل
« عجب گلی روزگار » ز دست حیدر گرفت
از علی مرتضی دخت پیمبر گرفت
دید علی ناگهان در دل آتش عدو
همره آلاله اش غنچه ی پرپر گرفت
بس که شرر خیز بود آتش و آن ماجرا
دست به پهلوی خود بانوی اطهر گرفت
در غم او مرتضی ناله مکرّر زند
داغ غمش از علی اشک مکرّر گرفت
فاطمه و شعله ها آه کزین ماجرا
در دل شیر خدا آتش غم در گرفت
کوثر قرآن که رفت از برِ حیدر ولی
زانوی غم در بغل ساقی کوثر گرفت
دست نبی ناگهان گشت برون از لَحَد
آه پدر آمد و پیکر دختر گرفت
لحظه ی آخر نبی پیش دو چشم علی
یاس خزان دیده را آمد و در بر گرفت
ناله ی طفلان او در غم مادر بلند
خانه ی بی فاطمه جلوه ی محشر گرفت
مثل حسین و حسن زینب او یک طرف
ناله ی واویلتا از غم مادر گرفت
سوخت درِ خانه و سوخت دل کودکان
دامن این خانه را شعله ی آذر گرفت
«یاسر» ازین ماجرا غرق عزا شد دلش
وز صدف چشم خود دانه ی گوهر گرفت
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
حاج محمود کریمیتو را بردند نامردان.mp3
زمان:
حجم:
3.85M
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان
🎙 #حاج_محمود_کریمی
#️⃣ #شهادت_امام_کاظم
#️⃣ #واحد_امام_کاظم
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان
شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان
شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان
مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی
صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان
به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد
دعای بارش باران از این زندان به آن زندان
عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ...
سر افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان
به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی
بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان
سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان
به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی
فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان
.
#مرضیه_عاطفی ✍
امام حسین ع
. #احیای_مهدوی #زبانحال_امام_زمان ای سحر خیزان دگر آوا کنید دل دهید و در دلم مأوا کنید آمدم من ،
.
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
#مناجات_با_امام_زمان
شهر ما دائم پُر از تشویش وغم شد بی شما
شیعه در هر ماجرایی مُتّهم شد بی شما
عدل و دادی نیست ، عالم پُر زِ بی رنگی شده
گردشِ ایّام هم نامُنتظم شد بی شما
ای گل نرگس کجایی شیعه ات دلواپس است
عالَمی محروم از بوی صنم شد بی شما
گرچه آقاجان شما هستی ، گُمم من در خودم
رُخ نمایان کن که نور از دیده کم شد بی شما
گفته بودی روضه ی عبّاس حاضر می شوی
روضه ها تعطیل و بی صاحب عَلَم شد بی شما
گرچه آنرا رویِ پا از دور می بینم ، ولی
شهرِ من مخروبه ای چون اَرگِ بم شد بی شما
سلطه ی ظالم به مظلوم است اینجا دائما
لحظه ها هم بهرِ ظالم ، مُغتنم شد بی شما
جانِ زهرا مادرت، ای منتقم ، غیبت بس است
سوی ما از هر جهت ظلم وستم شد بی شما
پیرشد(تنها) ، ندارد طاقت دوری دگر
دیده اش خشکیده با اَشک قلم شد بی شما
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
...............
.
#امام_زمان #نیمه_شعبان
#مناجات_امام_زمان
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم
گوشه-چشمی از تو را عمریست منّت میکشم
از ازل «قالوا بلی» گفتم برای دیدنت
سال ها بر دوش خود بارِ امانت میکشم
مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من...
این نفس هایِ کذایی را چه راحت میکشم!
خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز
ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم
عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست
اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم
تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم
روز و شب بر لوح دل نقش ِ شهادت میکشم
در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را
رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم
باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم
نیمۂ شعبان که می آید خجالت میکشم!
#مرضیه_عاطفی ✍
.
امام حسین ع
خسته از دست بازی دنیا خسته از هر چه بود و هر چه که هست گنده لات محله گرفت وضو شست از هر چه اهل دنیا
.📋 به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند
پسرها روی مادرهای خود بسیار حساسند
نباید هیچ چشم ناروایی دورشان باشد
به نامحرم، به حتی خندهی أغیار حساسند
تب ناموس دارند و رگ غیرت به تن دارند
به فتنههایِ بین کوچه و بازار حساسند
امان از لحظهای که چادر مادر شود خاکی
به ضرب تازیانه، حملهی مسمار حساسند
به آتش، بغض، درب سوخته، بر طعنه و توهین
به هر چیزی که مادر را دهد آزار حساسند
به پهلوی لگد خورده، به بازوی وَرَم کرده
به چشمانش که از سیلی ببیند تار حساسند
به آن لحظه که برمیخیزد از بستر! به وقتی که
عصای دست مادر میشود دیوار حساسند
تمام آنچه را گفتم امام مجتبی(ع) دیده ست
پسرها وقت غم دیدن به هر اقرار حساسند
جوان بود و محاسن شد سفید از آن غم پنهان
از اینجا میشود فهمید بر اسرار حساسند
مغیره خوب میدانست احوالِ پسرها را
که روی اشک های مادرِ بیمار حساسند!
*شاعر: #مرضیه_عاطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 تشییع پیکر امام حسن مجتبی (ع)
#روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیگفت؛ حرفی نمیزد، توو دلش میریخت. هرچی این خواهرش بهش اصرار میکرد.
ـ داداش! آخه چی شده تو دنبال مادر رفتی. وقتی رفتی اینجوری نبودی که...الان هم موهات پریشون شده، هم چادر مادر خاکی شده، هم از لحظهای که مادر اومده همینطوری چادر و روش گرفته...
همچین که ابی عبدالله تابوت این آقا رو بلند کرد، بعد چندتا بدن که شبونه دفن کرده بودند (هم مادرش و شبونه بردند هم باباش امیرالمومنین و ) این یکی رو ابی عبدالله فرمود:« روز میبریم، روز دفن میکنیم»، تابوت و بلند کردند. انقدر تیر به این تابوت زدند که روایت میگه:« ابی عبدالله هفتاد چوبهی تیر از این تابوت درآورد، بدن به این تابوت چسبیده شده بود. همچین که این بدن و از تابوت درآورد، داخل خاک گذاشت صدا زد:« داداش! غارت زده به اونی نمیگن که مالش و بردند، غارت زده به من میگن، برادری مثل تو رو دارم توو خاک میگذارم.
یه جای دیگه هم ابی عبدالله همین حرف و زد، همچین که اومد کنار نعش پاره پارهی عباسش، یه نگاه به این بدن کرد؛ پاها رو بریدن، دستا رو بریدن، بدن ارباً ارباست، نشست کنار این بدن صدا زد:« عباسم! غارت زده منم که برادری مثل تو رو دارم از دست میدم»...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Monajat_Shabaniyeh_1403_Shab01_03.mp3
زمان:
حجم:
24.22M
🔊 #روضه_امام_حسن |
سائلم سائل باب الکرمم
تا که وصلم به حسن باثمرم
آبرو داده مرا از کرمش
که نباشد کرمش من حجبم
چون رهایت کند آقای کرم
بنده ای خیره سرم دربدرم
از دعای حسن است بندگیم
که خدا داده مرا بال و پرم
رزق هر دفعه حسن گفتن من
میکند اهل بکا در یحرم
گوش من باز شد و میشنوم
ناله های جگرم وا جگرم
...........
به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند
پسرها روی مادرهای خود بسیار حساسند
نباید هیچ چشم ناروایی دورشان باشد
به نامحرم، به حتی خندهٔ أغیار حساسند
تب ناموس دارند و رگ غیرت به تن دارند
به فتنه هایِ بین کوچه و بازار حساسند
امان از لحظه ای که چادر مادر شود خاکی
به ضرب تازیانه، حملهٔ مسمار حساسند
به آتش، بغض، درب سوخته، بر طعنه و توهین
به هر چیزی که مادر را دهد آزار حساسند
به پهلوی لگد خورده، به بازوی ورم کرده
به چشمانش که از سیلی ببیند تار حساسند
به آن لحظه که برمیخیزد از بستر! به وقتی که-
-عصای دست مادر میشود دیوار حساسند
از آنکس که جسارت کرده بیزار و غضبناکند
به حالِ زارِ مادر بینهایت بار حساسند
تمام آنچه را گفتم امام مجتبی(ع) دیده ست
پسرها وقت غم-دیدن به هر اقرار حساسند
جوان بود و محاسن شد سفید از آن غم پنهان
از اینجا میشود فهمید بر اسرار حساسند
مغیره(لع) خوب میدانست احوالِ پسرها را
که روی اشک های مادرِ بیمار حساسند!
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/emame3vom/119121
.
تجدیدِ عهد با شهدای محور مقاومت
#سید_حسن_نصرالله و #شهید_صفی_الدین
ذکرِ لبِ پیر و جوان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" *
زیباترین شعرِ جهان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
بی واهمه! در زیرِ سیلابِ بلایا
در اوجِ سرمایِ خزان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
حتی اگر دشمن شبی از ما بگیرد
آرامش و نان و امان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ما عاشقی را در عمل اثبات کردیم
با قلبمان!...نه با زبان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
سید حسن با خطّ خون مردانه حک کرد
بر ساتنِ سربندمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ایثارِ سیدهاشم و رزمندگان هست
در خاطرِ ما جاودان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
همراه با سنوار؛ رو به قدس گفتیم
بعدِ وضو با هر اذان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ای غزه! مثل کوه باش و کم نیاور
محکم بمان! محکم بمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ای غزه، حزباللهِ لبنان، ای فلسطین
ای ضاحیه! ای قهرمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
دیدیم گرچه بیهوا بر خاکِ بیروت
هر لحظه داغِ بیکران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ما مردِ میدانیم! بگذارید تقدیر
از ما بگیرد امتحان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
بستیم پیمان تا ابد با حاج قاسم
کوریِ چشم ِ دشمنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
همراه با خیل شهیدان، با ولایت
تا رجعتِ صاحبزمان(عج)؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
این استقامت، این بصیرت، این شجاعت
از کربلا دارد نشان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
هفتاد و دو مجنون-صفت گفتند هستیم
غرقِ به خون! تا پایِ جان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
با سیدالأحرار بیعت کرده و شد
در چشم هایشان عیان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
مَشک و علَم، با خیمهٔ آتش گرفته
گفتند رو به آسمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
یک کاروان با دستِ بسته گفت در دل
گریه-کنان، سینه-زنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
زینب(س) گمانم گفت بینِ خطبه در شام
خیره به چوبِ خیزران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"!
* قطعاً ما بر عهدمان هستیم.
#مرضیه_عاطفی اسفندماه ۱۴۰۳
#مقاومت_اسلامی
.
.
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
گریز روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مرضیه_عاطفی ✍
مهمان شده و رخصتِ دیدار گرفته
از سفرهٔ تو برکتِ بسیار گرفته
این سائلِ هر سالهٔ ماهِ رمضانت
برگشته و تصمیم به اقرار گرفته
أنتَ الغَنی و خالِق و مَعبود؛ أنا العَبد
یک بندهٔ بد؛ با دلِ زنگار گرفته
غفرانِ تو را گریه کنان بینِ مناجات
با توبهٔ پیوسته به اصرار گرفته
یارب! به شفاخانهٔ محرابِ تو سوگند
از عشق، نمازم تبِ سرشار گرفته
خونم متلاطم شده هر بار که دستت
نبض ِ منِ آشفتهٔ بیمار گرفته
ماه رمضان ثانیه به ثانیه، هر آن
لطفت خبر از خیلِ گرفتار گرفته
خوشبخت منم، آنکه به تو داده دلش را
وقتِ سحری مهلتِ گفتار گرفته
نان دیده سرِ سفره، به یادِ غم ِ دستاس
بسیار دلم لحظهٔ افطار گرفته
لعنت به غلافی که شده خیره به بازو
قنفذ چقدَر جرأتِ پیکار گرفته!!!
یک ضربهٔ ناکار، به بازویِ خدا زد
از فرطِ کبودی، دلِ مسمار گرفته
زهرا که به دستانِ خودش یکسره نان پخت
طوری شده که دست به دیوار گرفته
در کوچه چه پیش آمده؟! که محضرِ حیدر
از صورتِ خود فرصت اظهار گرفته؟!
.
.
#امام_زمان
#ماه_رمضان
دلی به دست خود آوردهام از آن تو باشد
سپردهام به تو سر تا بر آستان تو باشد
جهان من! دل من آمدهست سوی تو اینک
به این امید که یک گوشه از جهان تو باشد
گناهکار کسی بیپناه آمده سویت
بگو چگونه بیاید که در امان تو باشد
چه میشود که بر این دل شبی قدم بگذاری
دلی که آمده تا صحن جمکران تو باشد
چه غم اگر که بسوزاندش زمانه کسی را
که ازل بله گفته که در زمان تو باشد
بده زمین و زمان را به دستهام که گفتم
بخواهم از تو دعایی که در توان تو باشد
::
چگونه «ناحیهات» را بخواند آنکه ندارد
توان مرثیهای را که از زبان تو باشد
سلام بر سر بر نیزه رفتهای و سلامی
به چشمهای پُر اشکی که دیدگان تو باشد
سلام بر تو و بر لحظهٔ قیام و قعودت
چه میشود که دلم شاهد اذان تو باشد
چه میشود که بخوانی تو بیتی از غزلم را
خوشا ترنم شعری که بر لبان تو باشد
✍ #سیدمحمدرضا_شرافت
.........
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#رمضان
تمام ِ لحظههای زندگانی را هدر دادم
دل و دین و یقین و مهربانی را هدر دادم
محبت را زدم چوبِ حراج و آه شد سهمَم
تمام عمر این گنجِ نهانی را هدر دادم
مرا دنیایِ فانی سخت مشغولِ بِطالَت کرد
چه بد خیرِ حیاتِ جاودانی را هدر دادم
شبیه یخ؛ میان دستهایم آب شد کمکم
زمان! این گنجِ کمیابِ جهانی را هدر دادم
ندانمکاری از من ساخت یک ناشُکرِ بیانصاف
طلبکارانه رزقِ قدردانی را هدر دادم
چه شبها از خدا با ذکرِ "یا الله" دل بُردم
ولیکن صبحدم آن خوشزبانی را هدر دادم
خدایا کاش برمیگشت تا جبران کنم قدری
ضرر کردم! پشیمانم! جوانی را هدر دادم
چرا ذکرِ "بنفسي أنتْ" را دیگر نمیگویم؟!
چرا حالِ قشنگِ ندبه خوانی را هدر دادم؟!
چرا گمراه کردم چشمهای سربهراهم را؟!
چرا آن انتظارِ جمکرانی را هدر دادم؟!
مرا بیدار کن تا فرصتی هست و نَفَس دارم
که با عصیان، تمام زندگانی را هدر دادم!
#مرضیه_عاطفی ✍
.......
.
#امام_زمان
فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن
دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن
فرج یعنی دلِ سجاده را با اشکها شستن
دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن..
در امواج بلندِ آل یاسین غوطهور بودن
دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن
فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن
دخیلِ اشک را بر تکیههای کربلا بستن
توسلهای ما در هر سهشنبه معنیاش این است
درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن
خوشا مثل شهیدانِ مدافع زندگی کردن
به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن
#احمد_علوی
........
.
#امام_زمان
دست ببر بر آسمان، تا مگر از دعای تو
یا نگرم به ماه رخ، یا شنوم صدای تو
روی به هر طرف کنی، نور دو دیدهی منی
پای به هر کجا نهی، قلب من است جای تو
من که رُخَت ندیدهام، دل رَوَد از دو دیدهام
وای بر آنکه بنگرد بر رخ دلربای تو
یا به دو دیدهام بنه پای ز لطف و مرحمت
یا بگذار لحظهای دیده نَهَم به پای تو
سلسهی فراق را باز نمیکند کسی
از دل زار من مگر دست گرهگشای تو
ناز غم تو میکشم، هر چه کنی بدان خوشم
صاحب من توییّ و من خلق شدم برای تو
اشک به دیده کو به کو، بلکه شوند روبرو
گریهی هایهای من، خندهی بیریای تو
گردن من به بند تو، تا چه بُوَد پسند تو
خرّمم از ولای تو، سرخوشم از بلای تو
زخم بزن که مرحمت، کار مسیح میکند
درد بده که گشتهام شیفتهی دوای تو
أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيا؟! یوسف فاطمه بیا!
تا ببرد دل از همه، روی خدانمای تو
ای به وجود قائمه، چشم و چراغ فاطمه
بیا که سایه افکند بر سر ما لوای تو
«میثم» کوی تو منم که پیشتر ز بودنم
تو بودی آشنای من، من شدم آشنای تو
✍ #غلامرضا_سازگار
.
#سرود_امام_حسن مجتبی علیه السلام
بند اول
خیلی خوشه امشب، حس و حالِ ما
چی بهتر از اینکه، علی(ع) شد بابا
جا نَمونی سائل! عیدی بارونه
قیامته امشب خونهٔ زهرا(س)۲
رسیده وقتِ قرار
عاشقایِ روزگار
همه انبیا، همه اولیا، میگن یاحسن(ع)
همه روزه دار...
شبیه مادر از کرَم سرشاره
لطف و رحمت داره
خیر و برکت از هر انگشتِ حسن(ع) می باره
مجتبی(ع) بانیِ رزقِ سفرهٔ افطاره۲
مولانا یاحسن(ع) جان...
بند دوم
با نیم نگاش میده، دردام و تسکین
مثل رطب اسمش، تا ابد شیرین
شوقِ شفاعت از نسَبِش پیداست
قیامتم میشه با حسن(ع) تضمین۲
نوشته رو قلب من
دخیلکَ یاحسن(ع)
گرفتارِشَم، بدهکارشَم، که سلطان میشه-
گدا باحسن(ع)
به هیچکی رو نمیزنم تا محشر
میدونه پیغمبر(ص)
شد کریم اهل بیت(ع) دار و ندارِ نوکر
با حسن(ع) خدا گواهه دل نمیشه مضطر۲
مولانا یاحسن(ع) جان....
---
بند سوم
قرعهٔ فال امشب، به دل افتاده
حرم بنا میشه، قلبِ من شاده
آل سعود میره، فرشچیان میگه
ضریحِ آقامون، شده آماده۲
حرم نگو؛ محشره
دل از همه میبره
همون عشقی که، دوشنبه سحر، میشه زائرش
خودِ مادره
جونم فدایِ خودش و اجدادش
قربونِ اولادش
حضرتِ ضامن آهو زنده میشه یادش
"یارضا(ع)" حک میشه رویِ پنجره فولادش۲
مولانا یاحسن جان
#میلاد_امام_حسن
نغمه پرداز: #سجاد_شرفخانی 🎼
شاعر: #مرضیه_عاطفی ✍
.👇👇👇
.
#مقاومت_اسلامی
#تاپای_جان_ایستاده_ایم
حالِ این ایّام دارد عطر و بویِ فتحِ قدس
میشود روزی محقّق آرزویِ فتحِ قدس
قله پیدا، راه روشن، مژده فتح قریب
میشود بی شک به یاری خدا نصرت نصیب
میشود نابود! دارد خونِ مظلومان اثر
مرگِ صهیون میشود هر آینه نزدیکتر
میشود سر تا به پا لبریز از دین؛ منطقه
استقامت میشود گسترده در این منطقه
مثل سردار و ابومهدی همیشه زنده ایم
روح سنواریم، پیروزیم! کی بازنده ایم؟
گرچه حزب اللهِ لبنان غوطه ور شد در مِحَن
شد لبالب از جنم؛ با رفتنِ سیدحسن
این شعارِ اهل لبنان است! امثالِ عماد
تا قیامت راهِ نصرالله دارد امتداد
میشود نابود صهیونیست با اذنِ خدا
خاک؛ از حیفا و تل-آویو می ماند به جا
میشود نابود اگر سمتِ حرم فرمان دهد
در دلِ سوریه "جولانی" اگر جولان دهد-
هر نفر گردانی از صد حاج قاسم میشویم
در دفاعِ از حرم؛ والله عازم میشویم
#وعده_صادق باذن الله جاری می شود
خطبه های زینبی بر فتنه کاری می شود
اُسکتوا یش باز می پیچد به گوش جان شام
میکند روزی جوانِ سوری از هرسو قیام
خوانده سردار دل ما خاک ایران را حرم
مردمی دارد حماسی و غیور و محترم
مرجفون را وقت هشدار است این امر ولیست
این حرم تحت لوای حضرت سید علیست
کشورم فرمانده ای دارد که هنگام ِ قیام
نه تعلُل کرده، نه تعجیل وقتِ انتقام
مردِ ایرانی خودش اهل جهاد است و تفنگ
نه! نیازی به نیابت نیست در میدانِ جنگ
مردهایمان به جایِ خود! زنان و کودکان-
میشوند از فرطِ غیرت با شهادت جاودان
سومین بار از کمان؛ پر میکِشد تیرِ خلاص
#وعده_صادق می اندازد به جانشان هراس
پرچم لبیک_یازهرا به روی دوش ماست
تا زمانِ فتح؛ ذکرِ روضه اش در گوش ماست
#انتقام_ملی 🗣
خانم #مرضیه_عاطفی ✍
#فاطمه_ابراهیم_نژاد ✍
#کارگاه_ویژه_خواهران_جوازنوکری
.
.
#مقاومت_اسلامی
به شوق عید غدیر خم و شادی روح شهدای مظلوم امروز
➖➖➖
باز هم معلوم شد ذاتِ کثیفِ گرگ ها
هست صهیونِ حرامی همردیفِ گرگ ها
باز خنجر بسته از رو... رُخ نمایان کرده است
ذاتِ شیطانی نشان داده ست! طغیان کرده است
آنکه نامشروع بود و هیچ ماهیت نداشت
با جنایت؛ پا فراتر از گلیم خود گذاشت
صبحگاهان جرعه هایِ "می" از این پیمانه ریخت
اشک از چشم وطن آرام مظلومانه ریخت
عاقبت إحرام ِ خون بست و به شوقی ناتمام
داد سردارِ #سلامی بر امیرِ خود سلام
محوِ آن افتادگی و زندگیِ ساده ایم
داغدارِ غربتِ #سردار #حاجی_زاده ایم
مثل کوهی مملو از آتشفشانِ غم شدیم
داغ ها دیدیم و با هر داغ مستحکم شدیم
هر چه جاری میشود خونِ شهیدان بیشتر
بر ستونِ استقامت میدهد جان بیشتر
از تمام درّه ها کردیم با قدرت؛ عبور
قلّه نزدیک است همراهان و مقصد نیست دور
وقتِ سهل انگاری و بیراهه رفتن نیست که...
خستگی ممنوع! هنگام نشستن نیست که...
از قلم، از هر قدم، از بازدم، از اشک و آه
از هر آنچه میشود باید بسازی یک سلاح
شد زمانِ پاسخِ سخت و زمانِ انتقام
ای نجاستهایِ صهیونیست شد وقتِ قیام
چشمهایِ ملّتی را خون گرفته؛ الفرار...
موش ِ زهرآلودهٔ طاعون گرفته؛ الفرار...
هر کسی آمد جسارت کرد؛ سالم برنگشت
با خبر باشید؛ "دورانِ بزن در رو" گذشت
"شر" برای خود خریدی! تن به کشتن داده ای
مثلِ یک کفتار پیری که به دام افتاده ای
در خیالت فکرِ شوم و فکرِ ویرانی نکن
نیست اینجا جای جولان! فکرِ #جولانی نکن
میشود ویران تلآویو از قیام ِ راسخون
مرگتان نزدیک و حیفا میشود دریایِ خون
نانِ تان را غیرتِ مردانه؛ آجُر میکند
غرّش ِ شیرِ شکاری بیشه را پُر میکند
با غضب در دستِمان داریم با بغض ِ تمام...
آمد از امروز تیغ ِ خفته بیرون از نیام
ذاتِ تان را بد نمایان کرده و منفور کرد
برقِ این شمشیر، چشم ِ نحسِتان را کور کرد
وعده ها صادق شده؛ آغازِ فتح خیبر است
یاعلی(ع) گفتیم و ایران ذوالفقارِ حیدر است
دست بیعت داده ایم و کاملاً آماده ایم
مطمئن؛ بر حضرتِ آقايمان دل داده ایم
عده ای بستند پیمان با أمیرالمؤمنین(ع)
عیدشان هم عاشقانه با شهادت شد عجین
در مسیرِ حق به دور از شُبهه و تشویش باش
هجده ذی الحجه یعنی با امام ِ خویش باش
هر کسی برداشت بیعت از ولایت خوار شد
زیر چکمه هایِ دشمن عاقبت بیدار شد*
جبههٔ حق عاشق ِ پیکار میخواهد فقط
با علی(ع) بودن سرِ بر دار میخواهد فقط
اندکیم اما بساطِ ظلم رو به خاتمه ست
باعلی(ع) بودن به تنهایی؛ مرام فاطمه ست(س)
بیقراریم آی مادر کارمان خورده گره
خسته ایم آری نداریم از خوشی ها خاطره
در حمایت از شما تا پایِ جان می ایستیم
ما همان همسایه هایُ بی مروّت نیستیم
سائلیم و پشت "در" ما را ببین؛ انفاق کن
قلبِ ما را بر ظهورِ مهدی ات(عج) مشتاق کن
تا بیاید آخرین خورشیدِ فوقِ منجلی
با همان دستِ ورم کرده بخوان نادعلی(ع)!
* امام علی(ع): هرکس که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد بالگد دشمنان از خواب بیدار میشود.
📚 غرر الحکم و درر الکلم، ج۵، ص:۳۴۴
#مرضیه_عاطفی ✍
➖➖➖
#کانون_نغمه_پردازان_جوازنوکری
.
.
#امام_زمان
#حضرت_زینب
زبانحال حضرت صاحب الزمان(عج) با عمه جانشان زینب سلام الله علیها
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
#مرضیه_عاطفی✍
#مناجات_محرمی_با_امام_زمان_عج
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زبانحال_امام_زمان
.