۲ ✅ فطرت همۀ ما حقیقت‌شناس است. حقیقت توحید، حقیقت ولایت، حقیقت رسالت را می‌شناسیم. همه ما حقیقت‌شناس وارد این عالم شدیم. 🔆 *«‌الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُون‏»* 🔆 *«آنان که ما کتاب براي آنها فرستادیم، او را مانند فرزندان خود می‌شناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمی‌آورند.»* 📗 سوره انعام، آیه ۲۰ 🔷 دریافت کنندگان قرآن، قرآن‌شناس بودند؛ آنقدر که فرزندان خود را می‌شناختند. 🔷 ما همه ولیّ‌شناسیم، کتاب‌شناسیم، خدا‌شناسیم؛ یعنی فطرت‌مان کاملا حقیقت را از مَجاز تشخیص می‌دهد؛ به همین دلیل اگر من عقیده‌ام تقلبی باشد، عملم تقلبی باشد اصلا نیازی به سرزنش دیگران ندارم، نفس لوامۀ من، مرا ملامت می‌کند و می‌گوید: ⁉️ تو که می‌دانستی حقیقت چیست چرا سراغ مَجاز و توهمات رفتی؟ ⁉️ چرا مَجاز را به‌عنوان حقیقت معرفی کردی؟ ✅ البته در گذر زمان گاهی اوقات آنقدر به مَجاز عادت کردیم که دیگر وقتی حقیقت را به من معرفی می‌کنند، به آن تمایل ندارم، هیچ رغبتی نشان نمی‌دهم. امتیاز را در مَجاز می‌دانم نه در حقیقت! چنانچه امتیاز را در دروغ‌گویی می‌دانم نه در راستگویی! امتیاز را در ریا می‌دانم نه در اخلاص! امتیاز را در عمل گذرا می‌ببنم نه در عمل باقی و پایدار! ✅ خدای نکرده اساساً ذائقۀ من بدعادت شده است! مانند کودکی که پفک را بر نخود و کشمش ترجیح می‌دهد و ذائقه‌اش به آن عادت کرده است! 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی، فاطمیه ۱۴۰۳» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام