🥀تبدیل سنگریزه به غذا🥀 حضرت امام حسن و امام حسین سه روز بود چیزی نخورده و از گرسنگی بی طاقت شده بودند از مادر غذا طلب کردند. چون در خانه چیزی برای خوردن نبود ، آنان را دلداری داده و می فرمود : همین لحظه جد بزرگوارتان می آید چیزی می آورد پس می‌رفتند و بعد از لحظه‌ای باز آمده گریه می‌کردند تا حضرت فاطمه ناراحت و دلگیر شد و اشک از چشم مبارکش روان گردید . هستند خواسته قدری سنگریزه جمع نموده در دیگی کرد و آب روی آن ریخت و سر دیگر را پوشانده آتش در زیر آن روشن کرد تا جوش آمد و به طفلان فرمود : ای جانان مادر صبر کنید اینک طعام بار کرده‌ام هنوز پخته نشده ایشان بیرون رفته بعد از مدتی می آمدند و به مادر عرض می کردند اگر پخته است برای ما بیاور. آن حضرت می فرمود : الان بار کرده‌ام ، هنوز خام است ساعتی صبر کنید تا پخته شود. امام حسن بر سر دیگر رفته سرپوش از آن برداشته و گفت : ای مادر اگر پخته است اگر خام برای ما مقداری بیاورد تا بخوریم. حضرت‌فاطمه کاسه برداشته فرمود : عجیب است اگر پخته باشد چون به سر دیگر آمد دید غذایی در نهایت خوبی و خوشبویی در دیگ است. آن را بیرون آورد و پیش فرزندان گذاشت آنها به غذا خوردن مشغول شدند و پس از آن حضرت بر خاسته وضو تازه کرد و دو رکعت نماز شکر به جای آورد و بعد از آن هر گاه که آن خاتون درمانده می شد مقداری سنگریزه جمع نموده در دیگ می ریخت و بعد از ساعتی همان غذای نیکو را از دیگ در آورده پیش طفلان معصوم خود می گذاشت وقتی این خبر به پیامبر اکرم رسید فرمود : الحمدلله که در تو هست آنچه در ضریح انبیا و اولیای پیشین بوده است. 📚تحفة المجالس ، ص۳۳۵ ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄